فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ 
ﭘﺲ ﺁﻳﺎ ﺟﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ [ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ] ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﻰ  ﺑﺮﻧﺪ ؟ ﺑﮕﻮ : ﭘﺲ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ [ ﻫﻢ ] ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﺍﻧﻢ .(۱۰۲) 
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ 
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ [ ﺭﻭﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﻋﺬﺍﺏ ] ﻣﻰ ﺭﻫﺎﻧﻴﻢ ، ﻫﻤﻴﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻓﺮﻳﻀﻪ ﻭ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻴﻢ .(۱۰۳) 
اولین معنای آیه :
فطرت هر انسانی واکنش در مقابل سختی ها و مخصوصا مقابله با مشکلاتی است که در زندگی فرد یا جامعه ایجاد شده و تدوام نیز پیدا کرده است .
 در قرآن و روایات توقع و انتظار رفع مشکلات به “فرَج = گشایش” تعبیرشده و به داشتن روحیه ی “انتظار” برای محو ظلم و نابرابری توصیه شده است .
این دو آیه تشویق به داشتن امید “انتظار” برای رفعِ هر نوع سختی “فرَج” می کند .
تفسیری روائی :
 هرچه دامنه ی سختی ها گسترده تر باشد انتظار فرَج نیز بیشتر مورد احترام و توجه است تا جائی که هرگاه برای رفع هرنوع نابرابری و ایجاد عدالت در گستره ی زمین باشد از نشانه های ایمان شمرده شده و خداوند هم خود را بعنوان فردی در کنار منتظرین بر شمرده است.
حضرت امام رضا صلوات الله علیه در روایتی داشتن حالت انتظار فرَج را نشانه ای از فرارسیدن گشایشی که خداوند حتما عملی خواهدکرد دانستند و بعد آیه ی ۱۰۲ سوره ی یونس را تلاوت فرمودند “قال العیاشی ، عن محمد بن الفضیل ، عن ابی الحسن الرضا علیه السلام ، قال سئلتُ عن شیء فی الفرج ، فقال : اولیس تعلم ان انتظارالفرج من الفرج الله (ان) یقول انتظروا انی معکم من المنتظرین — تفسیر البرهان ، جلد ۲ ، صفحه ی ۲۰۵”
توضیح ما :
انتظار در معنای عام ، همین چشم براهی ها و توقعاتی هست که هر کسی چه مومن و چه کافر دارد ، هرنوع توقع و انتظار ، مثلا کسی منتظر باشد فرزندش دانشگاه قبول شود ، فردا چکش نقد شود، انتظار های دنیایی که گاهی بی ربط به دین است و همه ی ما هم داریم (و اشکالی ندارد.)
 اما برخی افراد سقف خواسته ها و توقعاتشان در همین حد مانده است ، بالاترین حد انتظارشان همین است و وسیعتر از این هیچ توقعی ندارند ، یعنی در حد و اندازه ی دنیاست ، این نوع انتظار سزاوار انسان نیست چون موجب محدودشدن فکر و اندیشه ی آدمی تا حد و اندازه ی دنیا می شود و برای انسانیت انسان کم است. انسان استعداد و قابلیت های بیشتری هم دارد و لازم است خودش را مطابق الگوئی که خدا از او خواسته بسازد ، یعنی خودش را آماده ی داشتن چنان انتظاری کند که بوسیله ی آن از مهلکه ها و پستی های دنیا که بخاطر ظلم و بی عدالتی ایجاد شده نجات پیدا کند.
لذا خداوند در این آیات، مثال به افراد دوره های گذشته می زند :
“فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ” ترجمه : شما میخواهید مثل همان افراد انتظار داشته باشید ؟ یعنی انتظارتان به همان حدی باشد که افراد قبلی داشته اند و نمیخواهید حد بالاتری از انتظار را داشته باشید تا از امکانات بالاتر و بهتری استفاده کنید؟ می خواهید مثل گذشتگان که “یرتع و یلعب = چریدند و خوردند و بازی کردند و رفتند” باشید؟ “قُلْ فَانتَظِرُوا ” پیغمبر به آنها بگو منتظر باشید .
— امتیاز انتظار خداپسندانه :
 اگر انتظاری که خداوند می خواهد در شما ایجاد شود (اگر سقف انتظارتان را باندازه ای که خدا می خواهد برسانید) خدا را همراه خود احساس خواهید کرد بهمین خاطر می فرماید “انی معکم من المنتظرین” ، آنجاست که یاری خداوند برای رفع همه ی سختی ها و مشکلات جهانی و هرنوع نابرابری محقق می شود (ظهور می شود) 
— نمونه :
در دنباله می فرماید “ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ “، کسانی بوده اند که از آن محدودیت های دنیایی خارج شدند و او هم به یاریشان شتافت .
— تصمیم بگیریم الگوی انتظارمان را عوض کنیم :
پس تا وقتی در لاک دنیا باشیم خداوند متعال کاری به کارمان ندارد ، ولی وقتی بدانیم باید از این لاک و پیله بیرون بیائیم و انتظارمان را آنطور که خداوند می خواهد ترسیم کنیم خداوند متعال هم به ما کمک خواهد کرد.
لذا می توان از این برداشت کرد که خداوند می فرماید : “انتظار با الگویی که من میخواهم بکشید (وسعت و گستردگی در نظر و خواستهایتان ایجاد کنید) تا من هم کمکتان کنم”. 
راهی بسوی ظهور :
کاملترین کمک خداوند اذن ظهور مولا یمان ، امام زمان علیه السلام است که بوسیله ی آن تمامی ناملایماتی که از بی عدالتی در گستره ی زمین ریشه دارشده از بین خواهد رفت.