صفات اصحاب و یاوران امام زمان علیه السلام

✨ قسمت بیست و پنجم ✨

✔️ مقدمه فصل دوم
در فصل اول ۴ شرطی را گفتیم که هر شیعه ای چنانچه بخواهد از سطح عوام شیعیان جدا شود و در مسیر خواص و منتظرین قرار گیرد باید به آنها معتقد شده و خود را به عمل به آنها عادت دهد. در این فصل خصوصیات منتظرینی که بوسیله حبس نفس، تزکیه عمل یا تزکیه نفس توفیق باز کردن همه پابندهایشان را داشته اند و همه خصوصیات منتظرین را کسب کرده اند از روایت حضرت امام سجاد علیه السلام بازگو میکنیم. این منتظرین که جزو خواص از شیعیان هستند ظرفیتی دارند که قادرند صفات اصحاب (یاوران) را که در فصل سوم خواهیم گفت عملاً انجام دهند، انشاءالله.
روایت امام سجاد علیه السلام درباره مردم زمان غیبت
امام سجاد علیه السلام در روایتی به ابوخالد کابلی مطلب خیلی جالبی درباره صفات منتظرین و اثرات آن می‌فرمایند:
«ان اهل زمان غیبته، القائلون بامامته، المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان لان الله تعالی ذکره اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه ما صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده».
ترجمه: به درستی مردم زمان غیبتش که معتقد به امامتش و منتظر ظهورش باشند با فضلیتترین مردم همه زمانها هستند زیرا خداوند بزرگ درجه ای از عقل و فهم و معرفت به آنها داده که در نتیجه با این که در غیبتند ولی از مزایای ظهور بهره مند شده اند.

 
✨قسمت بیست و ششم✨

… میفرمایند (مردم زمان غیبت، البته نه همه شان، همه مردم زمان غیبت الان هفت هشت میلیارد هستند، بلکه کسانی) که:
« ویژگی اول»:
القائلون بامامته،
قائل به امامت امام زمان باشند یعنی نه تنها عملشان بیانگر این باشد که امام زمان امامشان است بلکه امام زمانی باشند (آن افرادی که عملشان بیانگر امامت امام بر
آنهاست مثل کسانی هستند که در مسجد همه کارهایی که در نماز جماعت، پشت
سر امام جماعت لازم است انجام میدهند، ولی اگر امام جماعت نماز خودش را بخواند و من هم نماز خودم را بخوانم، او دیگر بر من امامت نمی‌کند).
پس القائلون بامامته، یعنی نه تنها قائل باشیم که امام زمان امام ماست، بر من امامت دارد، حرف ایشان بر من امامت دارد، فکر ایشان بر من امامت دارد، عقیده ‌ایشان بر من امامت دارد، عمل ایشان بر من امامت دارد، خواست و نظرشان بر من امامت دارد، هر کاری که بخواهم بکنم نگاه می‌کنم اگر الان امام زمان اینجا باشند این فکر را می‌پسندند؟ این عمل را می‌پسندند؟ این عقیده را می‌پسندند؟ این ایده را می‌پسندند؟ این برخورد را می‌پسندند؟ بلکه بیشترین فعالیتم کار در جهت رفع موانع ظهور باشد، قائل به امامت نه فقط به این معنا است که بگوییم ما دوازده تا امام داریم اولهم علی و آخرهم مهدی نه، اینکه یک موضوع اعتقادیست و نمیخواهند در اینجا بحث اعتقادات را مطرح کنند، اگر
میخواستند درباره ی اعتقاد شیعیان به امامت بفرمائید ضمیر جمع
میآوردند که همه امامان را شامل شود، ضمیر «ه» در امامته مفرد است و منظور یک نفر و آن هم امام زمان علیه السلام است، پس این روایت همانند روایت پیامبر که به داشتن معرفت به امام هر زمان تاکید میکند میخواهد مخصوصاً به کسب معرفت به امام زمان علیه السلام و تبلیغ ایشان تاکید نماید (دقت کنید).
با ویژگی «القائلون بامامته» همه اهل کتاب (غیرمسلمین) از دایره شمول روایت خارج میشوند، از میان مسلمین، غیرشیعیان را نیز شامل نمیشود و از میان شیعیان، زیدی و واقفی و اسماعیلی و… خارج میشوند. فقط شیعیان اثنی عشری باقی میمانند، پس منظور از «القائلون بامامته»، هم فقط شیعیان را شامل میشود و هم شیعیان با معرفتی که در همه جهات از امام پیروی میکنند (در واقع شیعیان را تشویق به اطاعت از امام زمان علیه السلام و تبلیغ ایشان میکند).

 
✨قسمت بیست و هفتم✨
 
… «ویژگی دوم» المنتظرون لظهوره.
ان اهل زمان غیبته ۱- القائلون بامامته ۲- المنتظرون لظهوره
در این روایت علاوه بر «المنتظرون لظهوره» مطالبی در ادامه اش آمده که در دیگر روایات نیامده است لذا بعنوان مقدمه می گوئیم آنچه
می توان درباره معنای منتظر که در دیگر روایات آمده گفت این است که منتظر ظهور باید (منتظر ملاقات نباشد، منتظر خواب نباشد) و اصلاً حالت انتظار داشته باشد و خودش را آماده کرده باشد (مثل کسی که در ایستگاه اتوبوس ایستاده و بلیتش در دستش است و منتظر است اتوبوس بیاید تا سوار شود، یکی هم هست که در ایستگاه ایستاده ولی منتظر نیست، ایستاده برای خودش چیزی یادداشت می‌کند و اتوبوس هم که می‌آید انگار نه انگار. یا مثلاً کسی منتظر مهمان است… هر مثالی بزنیم معنای انتظار خیلی واضح است. مثلاً اگر صاحب مجلس در اینجا منتظر نبود اگر می‌آمدید در بسته بود، نه پرده‌ای بود و نه میکروفونی) منتظر امام زمان علی السلام یعنی آنچه که امام عصر ارواحنافداه می‌خواهند فهمیده و در خودش ایجاد کرده است، پس فهمیده که حضرت چه چیزهایی می‌خواهند و چه چیزهایی نمی‌خواهند. حضرت می‌خواهند که این آدم دروغگویی نباشد… خُب دروغگویی را ترک کرده. حضرت می‌خواهند که این مثلاً خمس و زکاتش را داده باشد ربا نگیرد و ندهد، همه این‌ها را در خودش ایجاد کرده است. یعنی سعی کرده است این‌ها را عملاً در خودش پیاده کند. این می‌شود منتظر. اعتقاداتی که حضرت می‌خواهند یاد گرفته است، احکام دینش را عمل می‌کند، مواظب است اشتباه و خطا و گناه نکند، مراقب اعمالش است، این می‌شود منتظر. المنتظرون لظهوره…
و اما آنچه درباره معنای «المنتظرون لظهوره» که در این روایت است باید گفته شود بیشتر از آن است که گفته شد، آنچه تا کنون گفته شد حالتی است که هر شیعه ای باید داشته باشد ولی آیا می شود گفت همین که شیعه باشیم و معتقد به وجود امامی باشیم که در آینده ظهور خواهد کرد و احکام عبادی را مطابق نظرشان انجام دهیم برای این که مشمول این روایت شویم کافی است؟ این ها مقدماتی است که هر
شیعه ای باید این چنین باشد، نه ویژگی های خصوصی منتظرین، بله، آنچه حضرت امام سجادعلیه السلام در این روایت می فرمایند فراتر از این اعتقاد و عمل است، در ادامه این روایت منتظرین را بخاطر این که دارای درجه ای از عقل و فهم و معرفت هستند از همه مردم زمان ها برتر می دانند، یعنی نمی توان گفت منظور امام سجاد این است که اعتقاد به وجود منجی و عمل به احکام موجب برتری بر مردم همه ی زمان ها می شود، نمی شود معتقد شد خوشایند بودن ظهور حضرت و اینجور انتظاری که تا کنون گفته شد برخاسته از عقل و فهم و معرفتی است که تا کنون هیچ کس نداشته و پیامد چنین انتظاری برخورداری از مزایای ظهور است!

✨قسمت بیست و هشتم✨

به دنباله روایت دقت بفرمائید:
سه عطیه از طرف خداوند، برکات رسیدن به مقام منتظرین
شیعه ای که این دو ویژگی را داشته باشد چه میشود؟ امام سجاد علیه السلام در این روایت فرمودند: بدرستی مردم زمان غیبت امام عصر، (نه همه مردم)، فقط مردمی که این دو ویژگی را دارند القائلون بامامته و المنتظرون لظهوره، خدای تعالی به این‌ها یک برتری داده (که بر بام دنیا ایستاده‌اند…) افضل اهل کلّ زمان، بر مردم همه زمان‌ها افضلند یعنی بر همه مردم دوره‌ها افضلیت دارند. برای چه افضلیت دارند؟ چی باعث شده که این‌ها بر همه فضلیت داشته باشند؟ خود حضرت دنباله‌اش را می‌فرماید: علت اینکه این‌ها بر همه مردم تمام دوره‌ها افضلیت دارند و (به تعبیر من) بر بام دنیا ایستاده‌اند، به خاطر این است که خداوند به آن‌ها عطایایی کرده است: لانّ الله تعالی ذکره اعطاهم خدای تعالی بهشان عطا کرده: چی عطا کرده؟ سه چیز بهشان عطا کرده:
یکی اینکه عقل داده، همه مردم عقل دارند، همه شیعه‌ها عقل دارند، شیعه اگر عقل نداشت که شیعه نمی‌شد ولی به آن‌ها از عقل آن قسمت برگزیده عقل را داده است. دیگر این که فهم داده است ولی نه فهم معمولی بلکه بالاترین درجه فهم را داده است و سوم این که معرفتی کامل بیشتر از معرفتی که بقیه شیعیان دارند داده است.
پس مردمی که این دو ویژگی را دارند القائلون بامامته و المنتظرون لظهوره، این‌ها افضل اهل کلّ زمان، بر همه اهل عالم افضلیت دارند. برای اینکه انتظارشان خصوصیاتی دارد که با معنای انتظاری که قبلا گفتیم تفاوت زیادی دارد و لذا خداوند به آنها سه خصوصیت داده است:
۱- از عقل چکیده و برگزیده عقل را به آن‌ها داده است،
۲- از فهم بالاترین درجه فهم را به آن‌ها داده است.
۳- از معرفت، معرفت نورانی را به آن‌ها داده است…
به به! چقدر خوب است. یک مثالی… شما یک آشپز بسیار وارد را با دختر خانمی که تازه عروس شده و می‌خواهد غذا بپزد مقایسه کنید… مواد غذایی هردو یکی… ولی این خانم آشپز با همین مواد، طوری غذا می‌پزد که می‌خواهید «اصطلاحاً» انگشتانتان را هم بخورید ولی این یکی طوری می‌پزد که زورکی برای اینکه سیر بشوید می‌خورید. عقل عقل است، فهم فهم است، معرفت معرفت است، آن کسی که شیعه است ولی نمی‌خواهد در مسیر انتظار و اصحاب امام زمان باشد یا نمی‌تواند و کشش و توانش را ندارد و چنین تصمیمی نگرفته…، عاقل است، فهم دارد، معرفت به ائمه دارد… ولی چکیده و برگزیده عقل را ندارد، فهم دارد ولی نه بالاترین درجه را، معرفت دارد ولی نه معرفت نورانی را.
چرا خداوند چنین عطایی به منتظران داده است؟
امام سجاد علیه السلام برای این که بفهمانند آنچه خداوند به چنین منتظرانی داده به خاطر روحیات خودشان است یعنی آنها با سعی و تلاش زمینه دریافتش را در خود ایجاد کرده اند از واژه «عطا» استفاده کرده اند و مثلاً نفرمودند خداوند به آنها «هبه» کرده است (هبه یعنی بخشش که به تلاش و لیاقت مربوط نمیشود).

✨قسمت بیست و نهم✨

سه ویژگی مهم
شیعه منتظر چنانچه برای کسب این سه ویژگی (که گفته میشود) تلاش کند زمینه ی دریافت عطا و عنایت پروردگار را (که در روایت آمده) پیدا میکند، یعنی جزو خواص شیعه شده و همه خصوصیات منتظرین را بدست میآورد:
۱- اول این که نه تنها دامنه انتظارش را از توقعات شخصی و فردی و خانوادگی، حتی شهری و کشوری بالاتر ببرد بلکه نوع انتظارش را هم تغییر دهد، به این توضیح دقت فرمائید:
هیچ وقت شده کاندیدایی که قرار است مثلاً رئیس جمهور کشوری شود هدف از کاندیداتوریاش را برآورده کردن نیازهای شخصی و خانوادگی عنوان کند؟ پاسخ معلوم است، خیر، برعکس به همه میفهماند که درد و کمبودهای تک تک آحاد جامعه را درک میکند و به این نتیجه رسیده است که باید بدنبال حاجات همگانی باشد. یعنی دامنه ی فعالیتش را فراتر از نیازهای شخصی اش اعلام میکند.
درباره ویژگی اول میگوییم شیعه منتظر علاوه بر این که دامنه انتظارش برآورده شدن حاجات همه انسانهای مظلوم است نوع انتظارش هم در بعد مادی و دنیایی محدود نمی شود بلکه نیازهای اصلی و حیاتی بشریت را درک کرده و فهمیده تا وقتی مردم دنیا عقل معادشان بکار نیفتد (و فقط عقل معاششان فعال باشد) هنوز در حد حیوانهایی هستند که میچرند و میخورند و میخرامند؛ آری اگر منتظر علاوه بر نیازهای مادی، برآوردن کمبودهای روحی و روانی همه ساکنین زمین برایش اولویت داشته باشد علامت بلوغ عقلیاش است و چنین عاقلی دردمند که خود را برای چنان تغییری آماده کرده است لایق عطای الهی است.

✨قسمت سی ام✨

سه ویژگی مهم
۲- دومین خصوصیتی که یک شیعه ی منتظر باید زمینه اش را در خود ایجاد کند تا جزو منتظرینی که در این روایت فرموده اند شود و لایق دریافت عطای پروردگار شود مربوط به عامل محرکی است که دامنه و نوع انتظارش را آنچنان که گفتیم کرده است، دامنه وسیع آرزوهای یک مصلح خوب است یعنی اگر مثلاً مدیرکل سازمان ملل بخاطر دغدغه ای که از وجود جنگ و ناامنی و فقر و بدبختی مردم دنیا دارد خواب شبش کم شود و غصه دار باشد با این که بسیار پسندیده است ولی نمیشود او را مورد شمول این روایت دانست، نمیتوان او را در ردیف منتظرین ظهور امام زمان علیه السلام قلمداد کرد چون عاملی که موجب نگرانی او شده عدم اجرای عدالتی است که با فکر بشری یا معیارهای نفسانی و حتی خیرخواهی انسانی تشخیص داده شده است در حالی که آنچه یک منتظر ظهور را از چنین افرادی جدا میکند نوری است که انتظارش را روشن نگه داشته است، آن نور و عامل محرک انتظار، اقامه ولایت امیرالمومنین علیه السلام است که بیش از ۱۴۰۰ سال است به تعطیلی کشیده شده است، دعبل خزاعی شاعر متعهد به اهل بیت در زمان علی بن موسی الرضا علیه السلام در قصیده معروفش همین مطلب را به تعطیل بودن مدارسی که بتوان آیات خدا را تدریس کرد تعبیر کرد، منتظرین با چنین فهم و درکی دامنه انتظارشان تغییر در تمام ابعاد زندگی همه افراد بشر میشود، همان که بدون شک بوسیله اقامه ولایت امیرالمومنین علیه السلام عملی خواهد شد، ان شاء الله.

✨قسمت سی و یکم✨

سه ویژگی مهم
۳- سومین خصوصیتی که شیعه ی منتظر باید بدنبالش باشد تا لایق عطای الهی شود و جزو منتظرین که در این روایت فرموده اند شود مربوط به سطح معرفت یک منتظر از امام زمان علیه السلام است، تا وقتی برداشتمان از ظهور و فرج گشایشی در سطح امور مادی و معنوی که مربوط به زندگی دنیاییمان است باشد مشمول این روایت
نمیشویم! اگر قرار بود تنها سامان یافتن امور مادی و معنوی در زندگی دنیاییمان وابسته به ظهور باشد که لازم نبود این همه سال آن حضرت منتظر بمانند، خب یک مصلح متقی و عالمی دانشمند و مرجعی با بصیرت و مبسوط الید هم میتوانست این هدف را تامین کند، آری اگر بخواهیم مشمول این روایت شویم و از مزایای انتظاری که در روایت آمده برخوردار شویم باید سطح معرفتمان را نسبت به امام زمان علیه السلام به حدی که به ما تعلیم داده اند برسانیم، مثلاً در دعای ندبه درباره آن حضرت میگوییم: این السبب المتصل بین الارض و السماء، امام علیه السلام حلقه اتصال بین خدا و مخلوقات است، او فقط واسطه ی رزق مادی و معنوی کره کوچک زمین نیست و رساندن این ارزاق هم مشروط به ظهور نیست، ایشان و بقیه معصومین علیهم السلام به اذن الهی تدبیر امور مخلوقات را میکنند و اگر منِ شیعه بخواهم چنین منتظری شوم باید انتظارم بر این معرفت استوار شود که قرار است حیات و مماتم تا فیها خالدون بهشت از همین جا رقم بخورد، بله دنیا سکوی پرتاب و حرکت بسوی توحید ناب و خالصی است که سوختِ چنین حرکت و مقصدی فقط بوسیله بالا رفتن سطح معرفتم نسبت به امام زمانم تامین میشود، (هم انسان و هم بقیه مخلوقات از ابتدای خلقت تا انتهای زندگیشان) آری هرگاه سطح معرفتمان به بلندایی برسد که امام علیه السلام را محدود در زمین خاکیمان ندانیم نوع انتظارمان از بن بستی که تا کنون داشته ایم خارج میشود یعنی از این پس انتظار بهره مندی از فیوضات اصل حیات را منحصر به فرا رسیدن لحظات مهم و حیاتی ظهور و پس از آن نمیدانیم بلکه میدانیم این حلقه اتصال بین خدا و مخلوقات در حصار غیبت عده ای جاهل محدود نمیشود و هر لحظه میتوان همانند زمان ظهور از الطاف و عنایات ایشان بهره مند شد.
این جلوه ای از معرفت نورانی و بالاترین سطح معرفت نسبت به امام زمان علیه السلام است.

✨قسمت سی و دوم✨

برخورداری از مزایای ظهور
چنانچه هر یک از شیعیان منتظر بتوانند دارای این سه خصوصیت شوند به گنج بسیار با ارزشی میرسند جواهری فوق العاده می یابند، این سه خصوصیت مثل سه فیلتری که همه ی ناخالصیهای انسان را بگیرد عمل میکنند و بعد از آن این افراد از لایه های ایجاد شده در زمان غیبت عبور میکنند و به همان شهودی میرسند که قرار است در زمان ظهور از آن بهره مند شوند و لذا میتوانند در دنیا رفتاری مطابق خواست معصومین علیهم السلام داشته باشند.
به فرمایش امام سجاد علیه السلام توجه کنید: لانّ الله تعالی ذکره اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه به نحوی این سه خصوصیت را به آن‌ها داده که صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده، که غیبت برای آنها به منزله مشاهده است این جایزه است که به ایشان داده میشود، برای این افراد غیبت امام زمان به خاطر داشتن این سه خصوصیت، به منزله مشاهده امامشان میشود، یعنی فرقی نمی‌کند امام زمان غایب باشند یا ظاهر باشند، مثل اینکه حضرت را همیشه مشاهده می‌کنند… این کم است که انسان یک طوری بشود که امام عصر ارواحنافداه را مثل اینکه مشاهده می‌کند باشد؟ یعنی عقلش این‌جور بشود، این مزه عقلش در بیاید، (همان جور که آن آشپز کاری با مواد غذایی می‌کند که مزه غذا در می‌آید…).
اگر انسان قائل به امامت امام زمان باشد،
اگر انسان منتظر ظهور امام زمان باشد…
اگر معتقد به چهار شرطی که در فصل اول گفتیم شود و نیز به سه خصوصیتی که در این فصل گفتیم ایمان داشته باشد خداوند برگزیده عقل و فهم و معرفت را به آنها میدهد. مِن العقل، نگفتند خدا عقل به ایشان می‌دهد، عقل دارند، از عقل یک چیزی می‌دهد، نمی‌گوید فهم ندارند، فهم دارند… ولی می‌فرمایند مِن الافهام، معرفت دارند… مِن المعرفه، از افهام و از معرفت و از عقل خدا یک چیزی بهشان می‌دهد که صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده مثل اینکه دارند امام زمان را میبینند. (منظور قد و بالای مبارکشان نیست) نه… این‌ها هر کاری که می‌کنند خودشان را در محضر امام می بینند. و این به خاطر بهره مندی از عقل و فهم و معرفتی است که توضیح دادیم، آری مزایای ظهور تعدد زوجات و کثرت اموال و سلامت و خوشگذرانی حلال نیست بلکه رسیدن به عقل کامل و فهم بالا و معرفت نورانی است.

✨قسمت سی و سوم✨

اینکه می‌گوییم آقا ما شهادت می‌دهیم… یا در نماز هم که می‌خوانیم و می‌گوییم: اشهد ان لا اله الا الله آن‌وقت می‌فهمیم واقعا یعنی چه، من شاهدم معبودی جز خدا نیست. تا انسان در این مسیر قرار نگیرد نمازش هم اونجوری که اصحاب می‌خوانند، یاوران می‌خوانند نیست. آن‌وقت می‌فهمد اشهدکم یعنی چه؟ آن‌وقت می‌فهمد اشهد ان لا اله الا الله یعنی چه؟… بعضی‌ها می‌گویند من شهادت می‌دهم… شهادت؟ کو شهادت؟ ما لقلقه زبان می‌کنیم وقتی شهادت می‌دهیم که بر این بام دنیا بایستیم وقتی بر بام دنیا بایستیم مثل این است که همه کارها را در کنار حضرت انجام می‌دهیم، مثل اینکه در حال مشاهده حضرتیم، مثل اینکه در حال ملاقات با حضرتیم… این بهتر است یا ملاقات؟ علی بن ابراهیم مهزیار را آقا توبیخش کردند…: فرمودند شما به فکر کثرت مال و اموالتان هستید بهانه می‌آورید که من دنبالتان می‌گشتم راه را بلد نبودم! حضرت جوابشان خیلی جالب است، یعنی می‌خواهند بگویند راه این است، راه این است که تو به کمتر از برخورداری از مزایای ظهور قانع نشوی، نه اینکه بیست مرتبه بیایی دنبال دیدن من… تو اگر واقعا جزو علما هستی و جزو شیعیان، این مسیر را برو.

✨قسمت سی و چهارم✨

جا دارد که این مطلب برای ما هم درس باشد، برای همه شیعیان، که حضرت فرمودند: ولو ان اشیاعنا وفقهم الله لطاعته… اگر این شیعیان ما این‌جور بودند نمی‌گویند اگر مردم دنیا (مردم دنیا را ولشان کنید) نمی‌گویند مسلمان‌ها، همه مسلمان‌ها نه، همین‌که شیعیان، علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم… اگر همین‌ها اتحادی در یاری رساندن به ما می‌داشتند، یاری رساندن به ما چیست؟ یعنی هدفمان را این بگیریم که حضرت را ملاقات کنیم؟ هدفمان را این بگیریم که برای سلامتی امام زمان صدقه بدهیم؟… نه… این عهدی که با امام داریم، عهد ولایت امیرالمؤمنین را این طور که گفتیم برپا کنیم ما شیعه‌ایم، داریم می‌گوییم ما شیعه هستیم، خیلی‌ها می‌گویند این عهد چیست ما که یادمان نیست؟ یادت نیست؟ تو مگر شیعه نیستی؟! وقتی می‌گوییم اشهد ان علیاً ولی‌الله، وقتی دست باز نماز می‌خوانیم، وقتی مثل امیرالمؤمنین کارهایمان را انجام می‌دهیم یعنی من مقیدم این‌جوری باشم، من مقیدم دست باز نماز بخوانم، من مقیدم ولایت امیرالمؤمنین را اقامه کنم، زبان حال این است، لذا ولو ان اشیاعنا وفقهم الله لطاعته علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم، وفای به این عهدی که مردم دارند یعنی وفای به عهدِ امام زمانی بودن، وفای به ولایت امیرالمؤمنین داشتن، ولایت امیرالمؤمنین را پیغمبر عملاً نشان دادند، علی را باید بر سر دست گرفت، سخن علی، حرف علی، کلام امیرالمؤمنین، عقیده امیرالمؤمنین، فکر امیرالمؤمنین، این‌ باید در رأس باشد. اگر برای ما امام زمان علیه السلام در رأس امور نباشد وفای به عهد نکرده‌ایم ومقدمکم امام طلبتی و حوائجی فی کل احوالی و اموری (زیارت جامعه کبیره) آقا من شما را در رأس کارهایم قرار دادم، مقدم بر همه قرار دادم… قرار بده، خب این کار را بکن تا به وفای به عهد برسی، وفای به عهد این است که ما امام زمان علیه السلام را در رأس قرار بدهیم، در مرکز قرار بدهیم، در جلوی همه چیز قرار بدهیم، نه زبانا بلکه در عمل. ما در عمل واقعا نباید نقص داشته باشیم، نقایصمان را باید کم کنیم، نقایصمان را باید برطرف کنیم، در جنبه کاری در جنبه دوستی در جنبه خانوادگی نقایصمان را باید برطرف کنیم.

✨قسمت سی و پنجم✨

بی‌بی زینب کبری و حضرت امام سجاد علیه السلام این دو بازوی وفای به عهد امام زمانشان بودند. در وفای به عهد امام زمانشان این دو بازو چقدر خوب عمل کردند، چقدر خوب برخورد کردند، چقدر خوب کار کردند، چه خوب وفا کردند، امر امامت امیرالمؤمنین را چه خوب اقامه کردند. ده دقیقه خطبه حضرت در نزد یزید طول کشید اصلاً ورق برگشت، سفیر روم بلند شد گفت: یزید تو پسر پیغمبر خودت را کشتی؟ ما اگر الان از نوادگان پیغمبرمان کسی باشد خاک پایش را به چشممان می‌کشیم، من در مجلسی که تو باشی نمی‌مانم، بلند شد رفت بیرون… ببینید این‌ها وضع را در عرض ده دقیقه با یک سخنرانی ده دقیقه‌ای عوض کردند. امام سجاد علیه السلام بعد از امام حسین علیه السلام ۳۴سال زندگی کردند، ما فکر می‌کنیم فقط با گریه کردنشان کارشان را انجام دادند… نه… تمام جهات زندگی‌اش تبلیغ ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود این را بدانید وقتی امام به ما یاد می‌دهد اول خودش عمل می‌کند، اول امام سجاد عمل می‌کند.
در زمانی که ۷۰ سال امیرالمؤمنین در منابر سب و لعن می‌شد در آن زمان حدود ۲۰۰ مرتبه در ۵۴ دعا پیغمبر و آل پیغمبر را در صحیفه سجادیه درود و صلوات می‌فرستد خیلی عجیب است این‌ها نکته است. امام سجاد فقط گریه نکرد، نه، سخنرانی کرد، گریه کرد، دعا کرد، صلوات فرستاد گریه کرد، صحبت کرد، گریه کرد کتاب نوشت، رساله حقوق نوشت گریه کرد، همه این‌ها در جهت اقامه ولایت امیرالمؤمنین بود، تا توانستند پیام عاشورا را به ما رساندند، در همه ابعاد کار کردند، ولی از همه مهمتر از همه بالاتر خود سیدالشهدا کار کردند، از همه عظیم‌تر آقا امام حسین کار کردند، جان ما به فدای امام حسین…

 
✨قسمت سی و ششم✨

خلاصه فصل دوم شرایط منتظران در گام دوم

دو شرط اصلی برای برترین شدن:
شرط اول: قائل به امامت امام زمان باشیم یعنی نه تنها فکر و عقیده و عملمان بیانگر این باشد که امام زمان اماممان است یعنی حرف و فکر و عقیده و عمل و خواست و نظرشان بر ما امامت دارد، بلکه امام زمانی باشیم، غیبت امام زمان علیه السلام برایمان سخت باشد و در تلاش برای رفع موانع ظهور باشیم.
شرط دوم: منتظر ظهورش باشیم. منتظر کسی است که شرایط عمومی (۴ شرط) و شرایط اختصاصی (سه خصوصیت) را داشته باشد.
کسانی که این ۲ شرط را در خود ایجاد کرده باشند بر مردم همه دوره‌ها افضلیت دارند و بر بام دنیا ایستاده‌اند.
چراکه به خاطر تلاششان خدای تعالی سه چیز ارزشمند به آنها عطا کرده است:
۱- از عقل قسمت برگزیده و چکیده را به آن‌ها داده است. ۲- از فهم بالاترین درجه فهم را به آن‌ها داده است. ۳- از معرفت، آن معرفت نورانی را به آن‌ها داده است
به خاطر داشتن گزیده این سه چیز، غیبت امام زمان برای آن‌ها به منزله مشاهده امام زمان شده است و هر کاری که می‌کنند خودشان را در محضر امام می بینند و مثل اینکه در حال مشاهده حضرت هستند و معنی واقعی شهادت دادن را فهمیده‌اند.
بهره مندی از مزایای ظهور یعنی برخورداری از عقل کامل، بالاترین درجه فهم و داشتن معرفت نورانی که مانند سه فیلتر همه ناخالصیهای انسان را میگیرد تا در دنیا رفتاری مطابق خواست معصومین علیهم السلام داشته باشد.

 

✨برگرفته از کتاب ویژگی های یاوران ظهور✨