صفات اصحاب و یاوران امام زمان علیه السلام 

✨قسمت چهل و هفتم✨

? مقدمه فصل چهارم

کسی که قصد یاوری امام زمان ارواحنافداه را دارد، چه پابندهایی ممکن است داشته باشد که مانع حرکت او در این راه می‌شوند؟ در مرحله اول باید آن‌ها را بشناسیم تا در مرحله بعد اقدام لازم را در مورد آن‌ها انجام دهیم.
قسمت اول: پابندهایمان را بشناسیم
پابندها انواع گوناگونی دارند، بعضی از این پابندها ممکن است برای ما واضح‌تر و مشخص‌تر باشد و به عبارتی خودمان هم بدانیم که پابند ما هستند و برخی دیگر ممکن است برایمان ناشناخته‌تر باشند و در موقعیت‌های خاص متوجه شویم به آن‌ها دلبستگی داریم و پابندمان هستند. برخی از وابستگی ها را خداوند در انسان قرار داده است ( مثل خوردن و آشامیدن و استراحت و نیاز جنسی) که طبعاً به آن‌ها وابسته هستیم. و البته نباید این وابستگی ها تبدیل به دلبستگی شوند. و به این خاطر مثلاً یک ماه در سال همین وابستگی هایمان را مدیریت و کنترل می کند تا تبدیل به دلبستگی و پایبند نشوند.
اگر به آیات قرآن و روایات و ادعیه و زیارات منقول از خاندان عصمت و طهارت توجه کنیم متوجه بسیاری از این پابندها خواهیم شد. از جمله مواردی که در قرآن زیاد به آن اشاره شده است اموال و بنون و انفس هستند. یا در زیارت جامعه آمده است: بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم عمده‌ترین چیزهایی که می‌توانند پابند ما شوند زیر مجموعه دنیا بوده و به‌طور کلی شامل این موارد هستند:
اموال (دارایی‌های نقدی و غیر نقدی)، نفس (جسم، جان، هوای نفس و…)، خانواده (پدر و مادر، فرزند، همسر و خویشان). که در ادامه سعی می‌کنیم به بررسی بیشتر این موارد بپردازیم:

✨قسمت چهل و هشتم✨

 

 ✔️پابندهای مسیر یاوری امام زمان علیه السلام

۱- اموال:
اموال می‌تواند یکی از پابندهای بزرگ ما باشد. گذشت از مال یکی از چیزهایی است که خدا هم در قرآن در کنار جان به اهمیت گذشت از آن اشاره کرده است. (إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ) کسی که قصد یاری امام زمان را دارد باید آمادگی داشته باشد که هر لحظه حتی از تمامی اموالش بگذرد. اموال ممکن است شامل پول و نقدینگی باشد یا شامل اموال غیر نقدی مثل خانه و ماشین و غیره باشد.
بعضی‌ها تجملات زندگی پابندشان است. یک خانم ممکن است زیورآلات و لباس‌ها و جهیزیه و بوفه وسایل آشپزخانه‌اش پابندش باشد. یا یک آقا خانه و ملک و اتومبیل و کامپیوتر و موبایلش پابندش باشد. هرکسی که در زمینه خاصی تخصص دارد ممکن است وسایل مربوط به تخصصش برایش پابند باشد. مثلاً یک عکاس دلبستگی به دوربینش داشته باشد یا یک خوشنویس به قلم‌های خاصش یا یک مکانیک به ابزار کارش یا یک محقق به کتاب‌هایش دلبستگی داشته باشد.
بعضی اوقات دلبستگی انسان به اموالش به خاطر ارزش پولی آن‌ها نیست و به علت‌های دیگری در انسان علاقه ای نسبت به آن‌ها ایجاد شده که اگر ارزش پولی آن‌ها را هم به او بدهند حاضر به واگذار کردن آن‌ها نباشد. مثل چیزهایی که مثلاً از اجداد انسان به او می‌رسد. یا کسانی عادت به جمع‌آوری اشیاء مختلف دارند مثل کلکسیونرها که مثلاً تمبر یا اشیاء عتیقه یا امثال آن را جمع‌آوری می‌کنند. یادم هست استاد مسنّی در دانشگاه بود که تعداد زیادی دوربین عکاسی قدیمی داشت وقتی درباره خانواده‌اش از او سؤال می‌کردیم می‌گفت بچه‌های من دوربین‌هایم هستند و آن‌ها را از فرزندانش هم بیشتر دوست داشت.
کسانی که اهتمام به جمع‌آوری کتب دینی دارند، گاهی این جمع آوری به دلبستگی تبدیل می شود بعضی از این افراد توجیه می آورند که برای تبلیغ دین از آن‌ها استفاده می کنیم ولی در حقیقت دلبستگی فوق‌العاده‌ای به کتابخانه‌شان دارند و کارشان در اصل انباشته کردن کتاب است و نه استفاده از آن‌ها. اگر همه این کتاب‌ها را روی سی دی با امکان دسترسی خیلی راحت‌تر به آن‌ها بدهید یا بگویید همین کتاب‌ها مثلاً در اینترنت هر زمان بخواهید در دسترستان خواهد بود، شاید بازهم نتوانند از کتابخانه‌شان دل بکنند. این‌ها پابندهای محکمی برای انسان است.

✨قسمت چهل و نهم✨

۲- دارایی‌های مجازی:
در عصر حاضر که کامپیوتر و تکنولوژی دیجیتال در زندگی اکثر مردم وارد شده است، نوع دیگری از دارایی‌ها مطرح شده که می‌توانیم آن‌ها را دارایی‌های مجازی بنامیم. چون وجود خارجی ندارند، مثل فایل‌های کامپیوتری که شامل مواردی مثل متن، عکس، فیلم، موسیقی و برنامه‌های کاربردی می‌شوند.
کسانی که با چنین مواردی سروکار دارند ممکن است دچار حرص ولع در جمع‌آوری و انباشته کردن موارد مورد علاقه‌شان شوند و این‌ها تبدیل به پابندی محکم برایشان شود.

✨قسمت پنجاه✨
 
۳- شغل و منبع درآمد:
برای خیلی‌ها شغلشان یک پابند بزرگ است. در اینجا منظور مقام و موقعیت اجتماعی نیست بلکه منظور محلی است که شخص برای درآمد زندگی‌اش چشم به آنجا دارد. مثلاً کارمندی که چشم امید به اداره‌ای که در آن استخدام است دارد یا کاسبی که چشم به مغازه و سرمایه‌اش دارد. چنین شخصی اگر توجیه نباشد که رزق و روزی از طرف خداست و بقیه واسطه رساندن آن هستند دچار پابند بزرگی خواهد شد که او را از یاری امام زمانش باز خواهد داشت. لذا باید آمادگی داشته باشیم اگر یاری امام زمان اقتضا کند از شغل خود دست بکشیم اگرچه منافع زیادی را ظاهراً از دست بدهیم.

✨قسمت پنجاه و یکم✨

۴- جسم وضعیت ظاهری:
خیلی‌ها ممکن است دلبستگی زیادی به وضعیت ظاهری و بدنی خود داشته باشند. ممکن است ظاهر و به اصطلاح تیپ و قیافه و کلاسشان خیلی برایشان مهم باشد. مثلاً حاضر نباشند لباسی که کمی ارزان قیمت یا کهنه است را بپوشند. بعضی ممکن است موی سرشان برایشان خیلی مهم باشد. و مثلاً اگر به آن‌ها بگویید لازم است که در این موقعیت موی سرت را بتراشی، برایش خیلی سخت است. یادم هست در اولین روز خدمت سربازی که موهای سر سربازان را با ماشین اصلاح می‌تراشیدند، عده‌ای برای تراشیده شدن سرشان گریه می‌کردند و این برایم عجیب بود. شنیده‌ام که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین علیه السلام اعلام کردند کسانی که قصد یاری ایشان را دارند فردا صبح با موهای تراشیده حاضر شوند، معلوم می‌شود این کار باعث یک‌جور شاخص شدن در جامعه می‌شود که انجامش برای بعضی سخت است. در حالت شدیدتر ممکن است از کسی کاری بخواهند که موجب شود تمام موهایش سرش برای همیشه بریزد. بعضی‌ها حاضرند هر کاری کنند که فرم و هیکل بدنشان خراب نشود و چاق‌تر یا لاغرتر نشوند یا پوستشان چروک برندارد یا خراب نشود و یا اگر اتفاقی برای شکل بینی یا ترکیب صورتشان بیافتد از زندگی ناامید می‌شوند. بعضی مثل قاریان یا مداحان یا خواننده‌ها که خداوند نعمت صدای خوش را به آن‌ها داده دلبستگی زیادی به صدایشان دارند. شنیده‌ام که یکی از خواننده‌های معروف گفته است: من هیچ‌وقت در عمرم آب داغ یا آب سرد نخورده‌ام که صدایم خراب نشود. اگر چنین کسی لازم باشد در راه یاوری امام زمان ارواحنا فداه کاری انجام دهد که باعث شود صدای خوبش را از دست بدهد، آیا آمادگی دارد؟
بعضی از این موارد برای بعضی افراد ممکن است بی‌اهمیت باشند ولی برای بعضی دیگر به خاطر دیدشان نسبت به دنیا اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرده‌اند.
بالاتر از این‌ها حالتی است که ممکن است برای انسان در راه رسیدن به هدفش نقص عضوی اتفاق بیافتد و بالاتر از آن تقدیم جان در راه یاوری امام زمان ارواحنا فداه است که درجه خیلی بالایی دارد.

✨قسمت پنجاه و دوم✨
 
۵- هوای نفس:
نفس انسان ذاتاً راحت‌طلب است. و این باعث ایجاد پابند در جهات مختلف می‌شود. البته خداوند انسان را طوری خلق کرده که ذاتاً به چیزهایی وابسته باشد. مثلاً نیاز به خوردن و آشامیدن، نیاز به خواب و نیاز جنسی که نمی‌توان به کلی از آن‌ها جدا شد. ولی باید آن‌ها را کنترل کنیم تا برای ما پابند نشوند.
مثلاً بعضی‌ها خیلی شکم‌پرست هستند و حتماً باید غذاهای مفصل یا بخصوصی بخورند. یا بعضی قادر به کنترل شهوتشان نیستند و به نیازهای جنسی بیش از اندازه اهمیت می‌دهند. برخی بسیار تنبل و تن پروند و بیشتر وقتشان به خواب و استراحت می‌گذرد. این افراد اگر زندگی‌شان آن‌طور که به آن عادت کرده‌اند پیش نرود از نظر جسمی و روحی به هم می‌ریزند و برایشان قابل‌تحمل نیست. مثلاً بعضی‌ها حتماً باید بعدازظهر مقداری بخوابند یا بعد از غذا باید حتماً چایی بخورند وگرنه سردرد می‌شوند. این موارد ممکن است به نظر کوچک و بی‌اهمیت برسند ولی وقتی روی هم جمع می‌شوند تبدیل به یک پابند محکم می‌شوند.

✨قسمت پنجاه و سوم✨

۶- اعتیاد به وسایل و رسانه‌های مدرن:
پیشرفت‌های علمی و دیجیتالی، امروزه وسایلی را در اختیار زندگی ما قرار داده‌اند که بسیاری از کارها را ممکن ساخته یا آسان‌تر کرده‌اند. مثل کامپیوتر، تلویزیون، اینترنت، موبایل و…. این وسایل با استفاده صحیح می‌تواند خیلی مفید باشند ولی اگر کسی از آن‌ها استفاده غلط بکند یا به آن‌ها معتاد شود تبدیل به معضلات زندگی بشر می‌شوند. مثلاً بعضی بیشتر ساعات زندگی‌شان به تماشای تلویزیون می‌گذرد و حتی زمانی که کار دیگری انجام می‌دهند عادت دارند که تلویزیون روشن باشد و تصور اینکه تلویزیون نداشته باشند برایشان غیرممکن است چون به آن انس گرفته‌اند. برخی ساعت‌ها از وقتشان را با اینترنت می گذارنند و برخی دائماً در حال ارسال پیامک یا بازی با موبایلشان هستند، به طوری که امروزه از این افراد رسماً با عنوان بیماران معتاد یاد می‌شود.
باید دقت کنیم که استفاده از چنین وسایلی باید یا شامل منافع دنیایی و مادی باشد و یا منافع معنوی و اخروی، باقی موارد اگر جزو شبهات و محرمات نباشند طبعاً موارد لغو خواهند بود که باید ترک شوند.
برای اینکه مطمئن شویم چنین مواردی پابند ما نیستند باید در مدت زمان و نحوه استفاده از آن‌ها بازنگری کنیم و حتی در صورت لزوم مدتی خودمان را از این موارد دور نگه داریم تا مطمئن شویم حالت اعتیاد برایمان ایجاد نشده است.

✨قسمت پنجاه و چهارم✨

۷- پست و مقام:
یکی از پابندها مقام است. بعضی‌ها برای از دست ندادن پست و مقام و ریاستشان حاضرند هر کاری بکنند و اگر از آن‌ها بخواهند در راه امام زمان دست از مقام و موقعیت اجتماعی‌اش بکشد حاضر به این کار نخواهند شد. کسی که تصمیم به یاری امام زمان گرفته اگر دارای پست و مقام یا ریاستی است باید آمادگی داشته باشد در صورت اقتضا دست از آن‌ها بکشد اگرچه برای بدست آوردن آن‌ها سال‌ها زحمت کشیده باشد.

✨قسمت پنجاه و پنجم✨

۸- مدارک و عناوین و افتخارات:
مدارک (مثل مدارک تحصیلی و شغلی) و مواردی مثل تقدیرنامه‌ها و مدال‌ها و غیره گاهی پابندهای محکمی برای انسان هستند. مثل ورزشکاری که مدال‌ها و جام‌هایش از همه چیز برایش مهم‌تر است. انسان باید این آمادگی را در خودش ایجاد کند که در صورت لزوم از همه این چیزها دست بکشد و حتی در صورت لزوم کسب چنین افتخاراتی را پنهان کند انگار که اصلاً چنین چیزی نبوده است.

✨قسمت پنجاه و ششم✨

۹- آثار، تألیفات و غیره:
هرکسی بسته به نوع تخصصش ممکن است آثاری از خود بجا بگذارد. مثلاً عالم یا متخصصی که کتابی تألیف کرده یا هنرمندی که اثر هنری ایجاد کرده است. بیشتر اوقات افراد تعلق خاطر شدیدی به اثر ایجاد شده توسط خود دارند. ولی اگر لازم شود در راه یاوری امام عصر ارواحنافداه از این موارد چشم‌پوشی کنند آیا توانش را دارند؟ یا اینکه پایبندی برای آن‌ها خواهند بود؟

✨قسمت پنجاه و هفتم✨

۱۰- شهرت:
بعضی‌ها علاقه فوق‌العاده‌ای به شهرت و شناخته شدن بین مردم دارند. این حالت را می‌توان در بعضی از بازیگران، مجریان، ورزشکاران مشاهده کرد. برای بعضی از این افراد، اینکه روزی مردم آن‌ها را فراموش کنند یا حتی موقعیتی ایجاد شود که کسی آن‌ها را نشناسد از هر چیزی سخت‌تر است. یکی از اولیاء خدا شاگردانش را از شهرت نهی می‌کرد و آن را مانع پیشرفت در راه کمالات روحی می‌دانست.

 

✨برگرفته از کتاب ویژگی های یاوران ظهور✨