پاسخ به شبهه ی منکرین غدیر درباره ی نبودن اصل امامت در قرآن

 

دانلود فایل از اینجا

 

خلاصه ی جلسه ی شماره ی (۱۷) از دوره ی آموزشی امام شناسی از منظر ادعیه و زیارات.

(چه آنهائی که — مانند منکرین غدیر — بخاطرعناد ، امامت و ولایت امیرالمومنین صلوات الله علیه را در جایگاه الهی اش قبول ندارند و چه افرادی که قبول دارند ولی بخاطر استضعاف ، پاسخ شبهات آنها را نمی دانند به این پاسخ دقت نمایند)
یکی از شبهاتی که منکرین غدیر مطرح میکنند این است که موضوع امامت که شیعیان می گویند مهم است، در کجای قران است؟
بحث توحید و نبوت و عدل و حج و روزه و نماز در قران است. هم اصول دین و هم فروع دین همه در قران است، اما بحث امامت در کجای قران است؟
باید گفت اصلا نحوه ی طرح سوال اشتباه است.
نباید بپرسند که چرا این در قران است و آن نیست.
آنها بر اساس حسبنا کتاب الله این سوال را مطرح میکنند.

ما وقتی تصور کردیم که توضیح همه چیز باید در قران باشد ، توقعمون این میشود که همه چیز باید در قران باشد.
ما قبول نداریم که ریز همه چیز باید در قران باشد. قران هم نمیگوید همه چیز در قران هست.
اصل همه چیز در قران هست ولی هیچکدام از اصول و فروع دین با توضیح صد در صد کامل در قران نیست.
در مورد توحید کلیاتی هست و اشاره شده ولی همه چیز در توضیح توحید در قران نیست.
نبوت و عدل و معاد و نماز و روزه هم به همین صورت.
مباحث توحید خیلی گسترده است، آیاتی که درباره توحید هست، چند آیه از این شش هزار آیه درباره توحید هست و چقدر توصیف کرده خدا را؟ کلیات را گفته نه جزئیات را.
اگه به حساب این باشید که موضوع امامت در قران نیست ما هم میگوییم موضوع توحید در قران نیست.
اگر همه چیز در مورد توحید در قران است پس چرا مردم انقدر اختلاف دارند در مورد توحید؟
چرا هفتاد و دو گروه در مورد توحید مشکل دارند؟
حتی نماز هم بطور کامل در قران نیست.
وضو با نماز میشه یک مجموعه، طریقه وضو را خدا گفته ولی طریقه نماز خواندن را در قران نگفته.
کجا گفته رکعت دوم و سوم چی بخوانیم؟ تشهد چی بگوییم؟ اینها در روایات گفته شده
درباره حج فقط چند آیه درباره وجوب حج هست، همه ی مناسکش در کجای قران آمده؟
بیشترین اختلاف شیعه و سنی در مناسک حج و ارث هست.
در سوره نساء بسیاری از مباحث اصلی ارث هست. اما برداشت ابوحنیفه از ارث یکجور است و تفسیر امام صادق علیه السلام یک چیز دیگر است.
چه در اصول و چه در فروع ، کدامش بطور کامل در قران هست؟ نیست.
پس اینکه ما فکر میکنیم همه چیز در قران بطور کامل آمده ولی امامت نیامده، این اشتباه است.
همونطوری که درباره توحید کلیات آمده در مورد امامت هم کلیات آمده.
همانطور که درباره نبوت کلیات آمده، در مورد معاد و حج و نماز و روزه و امربه معروف و نهی از منکر کلیات آمده.

شبهه میکنند که در قران در مورد پشه آمده، در مورد همه حیوانات آمده،
بله، آیا اینها اصول و فروع دینه؟
درباره خیلی چیزها آمده و درباره خیلی چیزها نیامده.
خیلی از مسائل را خدا گفته و خیلی را نگفته. قران کتاب انسان سازی است، قران‌کتاب حقایق و هدایت گری است.
ما اصلا نمیتوانیم تمام حقایق را از قران بگیریم. محال است.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله در خطبه غدیر فرمودند: هیچکس نمیتواند این آیات قران را توضیح دهد و تفسیر کند، الا آن کسیکه من دستش را گرفتم.
اصلا خود خدا عمدا نیمی از حقایق را دست مردم نداده تا مردم را در خانه اهل بیت بفرستد.
و هر کس در خانه اهل بیت نرود ، نادان بماند.
متاسفانه برداشتشان اینست که اگر ما بگوئیم خدا در قران اینرا نفرموده، نقص بر خدا وارد کردیم. نه ، این فضلی بر اهل بیت علیهم السلام است.
خدا خواسته معصومین مورد توجه باشند و مورد رجوع مردم باشند.

این دلیل بر ناتوانی خدا نیست، خدا اینطور خواسته.
میگویند توحید اینست که خدا هیچ نیازی به هیچ موجودی ندارد ، تا اینجاش ما هم قبول داریم. از اینجا به بعد فکر خودشان را در تشخیص خدا دخالت میدهند. و به این دلیل ما بهشان میگوئیم مشرک.
اگر خواست خدا رادر نظر بگیرند میشوند موحد.
اگر من فکر خودم را در تشخیص آن چیزی که خدا میخواهد دخالت دهم مشرک میشوم.
یعنی فکر من یک‌ چیز و حرف خدا یک چیز، این دوتا را بخواهم عمل کنم ، مشرک میشوم.
منکرین غدی میگویند خدا به هیچ چیز نیاز ندارد( که تا اینجا درست است) پس باید خود خدا همه چیز را بگوید ، این نوعی تعیین تکلیف برای خداست ، خودِ خدا خواسته توضیح آیات در دست معصومین باشد که محل رجوع مردم باشند
خدا خواسته که قرآن و معصومین ” یک” مجموعه برای رساندن انسان به هدایت باشند.

اگر برای خرید بلیط هواپیما که رفتید بگوئید من هواپیمایی میخواهم که با یک بال حرکت کند ، به شما میخندند.میگویند طرح این مسئله خنده دار است.
اگر در دین اسلام کسی بگوید من دینم را میخواهم فقط از قران بگیرم، این به همون اندازه خنده دار است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر امیرالمومنین صلوات الله علیه را بعنوان توضیح دهنده ی قرآن معرفی کردند.
خدا به پیغمبر میفرماید: ما قران را به تو نازل کردیم برای آنکه آن چیزی که به تو تازل شده را برای مردم بیان کنی. یعنی پیغمبر باید بیان کند.
فقها و علما و مفسرین از همین آیه میفهمند که احدی حق تفسیر نداره، اگر تفسیر کنه تفسیر به رای است.
باید آنکه پیغمبر توضیح دادند و بعد هم دست امیرالمومنین را در روز غدیر بلند کردند و گفتند فقط همین فرد. جز این فرد کسی حق ندارد تفسیر قران رابیان کند.
انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی
من دو ثقل برایتان گذاشتم، ثقل اکبر و ثقل اصغر
ثقل اکبر قران و ثقل اصغر اهلبیت علیهم السلام است.

روایتی را خود اهل سنت نقل میکنند از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله: انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله و علی بن ابی طالب. عین همان روایت است ولی به نوع دیگری
بعد فرمودند: بدانید علی از قران افضل است. بخاطر اینکه ترجمه کننده قران است.یعنی اگر قران مفسری نداشته باشد، قران بلااستفاده است. به این دلیل افضل است ، چون اگر امیرالمومنین نباشد این قران را کسی نمیتواند بفهمد.
پس در قران همانطور که در مورد توحید و نبوت و معاد و نماز و روزه و حج آمده، درباره امام هم آمده.
(و کل شی احصیناه فی امام مبین ) یکی از این آیات است که درباره امامت است.
آیه ۱۲۴ بقره موضوع اصل امامت را میگوید.( ائمه یهدون بامرنا) ائمه ای که به امر ما فرمان میدهند.
اینها کلیات است. از این آیات کلی که درباره اصل امامت است نه فضیلت نه تفسیر، در قران هست.و هیچکدام از اصول و فروع دین بطور کامل در قران نیامده و فقط جزئیات گفته شده.
همانطور که درباره امامت هم جزئیات در تفسیر آمده.
خدا در قران میفرماید: از مردم کسی است که جانش را برای رضایت خدا میدهد.
امیرالمومنین لیله المبیب جای پیغمبر خوابید. واقعا خوابیده بودند. چقدر باید راحت باشه، کی هست همچین کسی؟ در عالم دوم ندارد
فضائل اینجوریه، فضائلی که احدی نمیتواند داشته باشه.پیغمبر در خطبه غدیر به این استناد میکنه: کسیکه فدا کرده جانش را برای من.
کسی نمیتواند اینجور باشد . آدم عادی نمیتونه انجام بده چنین کاری را.