اثبات اصل الاصول بودن امامت از ادعیه و زیارات

 

 

دانلود فایل از اینجا

 

خلاصه ی جلسه ی شماره ی (۱۵) از دوره ی آموزشی امام شناسی از منظر ادعیه و زیارات.

🔰نمونه هائی از جایگاه ویژه ی امام علیه السلام نزد خداوند در زیارات و ادعیه.

🔸یکی از کارهای مهمی که شیعیان باید انجام دهند:
👈 قراردادن موقعیت خاصی برای امام علیه السلام که خداوند به او داده در چیدمان فکری و اعتقادی شان است ، این موقعیت خاص در ادعیه و زیارات مشخص شده است .( شناخت و معرفت امام مطابق ادعیه و زیارات باید باشد نه سلیقه ی شخصی مانند غلات)

🔰دشمنیِ دیرینه :

🔸 از دیر باز دشمنان اهل بیت خواسته اند بصورت های مختلفه این فرصت را از شیعیان بگیرند تا موفق به تشخیص موقعیت اصلی امام و تنظیم آن در چیدمان فکری شان نشوند.

🔸 امروز نیز بسیاری از وسایل و ابزار شناخت ، از جمله کتب درسی و دانشگاهی ؛ روزنامه ؛ حتی برخی منبری های منحرف ؛ خواسته یا ناخواسته ؛ قصد دارند اعتقاد شیعیان نسبت به امام را دستکاری کرده و به انحراف بکشند.

🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در حدیث کساء :

🔸حضرت زهرا سلام الله علیها در بخشی از حدیث کساء از قول خداوند می فرمایند :

✨ فقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا مَلائِكَتِي وَ يا سُكَّانَ سَمَواتِي اِنِّي ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِيَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّهً وَلا قَمَراً مُنيراً وَ لَا شَمْساً مُضِيئَهً وَلا فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرِي وَ لَا فُلْكاً يَسْرِي اِلاَّ فِي مَحَبَّهِ هؤُلاءِ الْخَمْسَهِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ
🔸ترجمه:
پس خداي عزوجل فرمود:
اي فرشتگان من و اي ساكنان آسمانهايم براستي كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه درياي روان و نه كشتي در جريان را مگر بخاطر دوستي اين پنج تن ؛ اينان كه در زير كسايند.

❓مفهوم این جملات چیست ؟

❌البته معلوم است نه برای شکل و شمایل ظاهری ایشان این کار را کرده است !

⬇️ بلکه:

👌وقتی می فرماید نیافریدم اِلَّا فِی مَحَبّهِ هَوُلاَءِ الخَمسَه ؛

یعنی 👇
✅ هدفم از خلقت را توسط ایشان اجرا می کنم .

🔸به تعبیر دیگر برای هدف و مقصد ایشان ( ماموریتی که به آنان سپردم) عالم را خلق کردم !

🔰به بیان دیگر :

🔸عالمی با مشخصاتی که ایشان مامور ساختنش هستند می خواهم.

✔️پس هدف خلقت با آفرینش معصومین عملی می شود.

🔰در واقع خدا می خواهد بما بفهماند :

🔸خدا از ابتدا انسان را بوسیله ی امام هدایت کرده و او را از مهلکه های دنیا نجات داده و می دهد .

🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در روایت جابر بن یزید جعفی :

🔸روایتی در بحار الانوار جلد ۲۶صفحه ۱۲ از جابر بن یزید جعفی (جابر از اصحاب سِرّ امام بود) از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند :

✨”اِنَّ لَنا عِندَ اللهِ مَنزِلَهً وَ مَکاناً رَفِیعاً”
ترجمه:
نزد خدا برای ما منزلت و مکان بسیار بزرگی است.

و ادامه دادند :

✨”وَ لَو لَا نَحنُ لَم یَخلُقِ اللهُ اَرضاً وَ لَا سَماءً وَ لَا جَنَهً وَ لَا نَاراً وَ لَا شَمساً وَ لَا قَمَراً وَ لَا بَرّاً وَ لَا بَحراً وَ لَا سَهلاً وَ لَا جَبلاً وَ لَا رَطبَاً وَ لَا یَابِساً وَ لَاحُلوَاً وَ لَا مُرّاً وَ لَا مَاءً وَ لَا نَباتَاً وَ لَا شَجَراً”
ترجمه:
ما نزد خدا مکان رفیع و مقامی داریم که اگر نبودیم خدا زمین و آسمان و بهشت و جهنم و خورشید و ماه و دریا و زمین صاف و کوه و کویر و خشکی و شیرینی و تلخی و آب و درخت و .. را نمی آفرید.

✔️ امام باقر در این روایت و نیز حضرت زهرا در حدیث کساء می خواهند به ما بفهمانند که 👈 “خداوند همه چیز را برای اینکه با نقشه ای که معصومین ارائه می کنند تنظیم شوند خلق کرد” (در غیر این صورت وجود همه ی این ها بی معناست)

🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در حدیث سلسله الذهب :

🔸 در حدیث مشهور سلسله الذهب امام رضا علیه السلام می فرمایند :

✨”کَلمَهُ لَااِلَه اِلَّا الله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذابِی — بِشَرطِهَا وَ اَنَا مِن شُروطِها”

✅ یعنی من ( امام) شرط توحید هستم.

— تفاوت توحید اهل سنت با توحید شیعیان :

❓آیا اهل سنت به توحید اعتقاد ندارند؟

🔸مخالفین ( اهل سنت) هم به توحید معتقدند ، ولی توحیدی که آنها می گویند ولایت در آن مطرح نیست ، محوریت امام در آن مطرح نیست و اصلا امام جایگاهی در آن ندارد ، توحیدی است که با فکر خودشان آن را ساخته و پرداخته اند.

🔰اصول دین چگونه باید چیده شود؟ 

🔸اصول دین پنج تاست توحید ، نبوت ، معاد ؛ عدل ؛ امامت .

🔸البته هیچ روایتی درباره ی تعداد اسامی و نحوه ی چیدمان اصول دین نیست و علما بر اساس ضروری ترین اعتقاداتی که در قرآن آمده و هر مسلمانی باید داشته باشد بدین صورت کنار هم چیده اند .

🔰در اینکه توحید اصل اول باشد حرف داریم :

🔸هرچند در اعتقادات اول و دوم مطرح نیست ولی اگر بخواهیم ترتیبی در چیدمان رعایت کنیم باید درست و بجا بچینیم و هر چیز را در جای خود قرار دهیم ؛ یعنی علت اول بودن توحید باید مشخص شود.

🔰اصل الاصولِ اعتقادات چیست؟

🔸بنظر ما ؛ مطابق آنچه از روایات ؛ زیارات و ادعیه ذکر کردیم اصل الاصولِ اعتقادات ، اعتقاد به امامت است نه اعتقاد به توحید!) دقت کنید ، نمی گوئیم امامت از خداوند بالاتر است بلکه می گوئیم ” اعتقاد” به امامت محور است برای ” اعتقاد” به توحید.

🔻چرا چنین است ؟

🔸 یک شیعه زاده اگر بخواهد اعتقاداتش را تنظیم کند مسلماً خدا را که قبول دارد (هر بچه ای که در خانه ی مسلمان یا غیر مسلمان بدنیا می آید اینچنین است یعنی در طول رشد و نموّش خدا در اعتقادش نقش می بندد) آنچه مهم است خاستگاهی است که بوسیله ی آن خدا را پذیرفته ، به تعبیر دیگر باید دلیل نگرشش به توحید و نبوت و معاد و عدل و هر اصل اعتقادی را بداند (به چه دلیل شیعه شده و مثلا سنی یا مسیحی نیست؟)

🔰علتِ اصل الاصول بودن “امامت” نزد شیعیان :

🔸خیلی واضح است ؛ چون نگرش شیعه به توحید و هریک از اصول اعتقادی و فروع عملی و نیز جزئیاتِ آن ها (نوعش) متکی به نظر‌ ائمه ی اهل بیت علیهم السلام است !

🔰چرا تفاوت در نگرش مهم است ؟

🔸دانستن علت تفاوت در نگرش خیلی اهمیت دارد ؛ در علت اهمیتش همین بس که فردی که از کفر و مسیحیت و .. بخواهد مسلمان شود اگر طعمه ی اهل سنت شود توحیدی که مثلا ابوحنیفه گفته برایش بیان می کنند نه آنچه امام صادق علیه السلام فرموده اند .

فردی می گفت چه فایده دارد وقتی افرادی از مسیحیت مسلمان میشوند وقتی از چاله در می آیند و به چاه می افتند؟

🔻توضیح🔻

🔸 یعنی وقتی متوجه انحراف خود می شوند و تصمیم می گیرند از کفر و انحراف بسوی توحید واقعی حرکت کنند….
متاسفانه
🔸از اعتقاد به خدائی که نقش “پدر” دارد به اعتقاد به خدائی که “شکل و شمایلی فراتر از آدم” دارد کشیده می شوند !

🔸از نداشتن اعتقاد به “خدای واحد” ، به “کفر و انکار” خداوندی که امام معرفی کرده است می افتند!

🔸از “انکار نبوت” پیغمبر اکرم به “عدم اعتقاد به ولایت” امیرالمومنین دچار می شوند.

🔻بنابراین :

✔️چیدمان فکری خودمان را در اعتقادات بر اساس آنچه در روایات است درست کنیم ، تنظیم کنیم ، چطور تنظیم کنیم؟ اگر قرار است اول و آخری باشد ، اول امامت است امامت محور است ، اگر بخواهیم فرزندمان ، همکارمان ، همسایه مان را ارشاد کنیم باید بدانیم اول از همه از امامت باید برایش بگوئیم . اگر بگوییم اول توحید است این سوال هست که کدام توحید؟ توحیدی که ما از آن صحبت می کنیم توحیدی است که از امام صادق به ما رسیده است نه از مثلا ابوحنیفه!

✅ پس اصل و محور اعتقادات شیعه امامت است و توحید بر محور امامت است.

🔰امام آینه ای است که از طریق او توحید دیدنی است :

🔸تا کنون خواستیم از ادعیه و زیارات ثابت کنیم اعتقاد به مبدا عالم یعنی رسیدن به “توحید” فقط از طریق امام ممکن است ؛ برای توضیح بیشتر لازم است شاهد دیگری نیز از زیارت جامعه ی کبیره بیاوریم .

🔻به این مقدمه دقت کنید 🔻

🔰انواع معرفت و شناخت :

🔸پله ی اول معرفت را می شود “معرفت اجباری” نامید( البته مرحمتی از جانب خداست) ؛ یعنی معرفت و شناختی که بدون تلاش ؛ خداوند در اختیار عده ای قرار داد “شناساند”.(برعکس پله های بعدی معرفت که اکتسابی است .)

🔸 به انسانها و اجنه و ملائکه ، چه بخواهند و چه نخواهند مواردی که در زیارت جامعه کبیره گفته شده “شناسانده” شد.

🔸به انسانها در عالم ارواح اجباراً معرفتی داده شد.
🔸 به اجنه در عالم خودشان معرفت و شناختی داده شد.
🔸ملائکه نیز در ابتدای خلقتشان اجباراً دارای معرفت شدند.

🔸 همان فردی که جاهل است قبلا به او معرفت داده بودند ؛ هرچند اکنون جاهل یا شیطان شده است.

🔸 در زیارت جامعه کبیره عمداً نام شیطان و جاهل و…. را می برند که بدانیم یعنی خدا او را جاهل و شیطان خلق نکرده بود و خودش بود که بعداً راه جهالت و شیطنت را دنبال کرد .

👈 پس شیطان که شیطان شد آنطور که مولوی می گوید نبود که خدا خواسته باشد شیطان ؛ شیطان شود و چون خودش شیطنت را انتخاب نکرده در نهایت به بهشت خواهد رفت .

🔸آری ؛ به او هم معرفتِ اولیه داده شد و سرمایه ی رفتن به بهشت را داشت ولی از آن استفاده نکرد و شیطان شد .

— مثَل دادن معرفت اجباری به همه ، مانند بچه ای است که او را بخاطر بیماری پیش پزشک ببرند و حتی با وجود مخالفتش ؛ به او ؛ بزور آمپول بزنند و در نتیجه مقداری از ویتامین ها اجباراً به بدنش وارد شود .

☑️ معرفت اجباری یعنی همین .

🔸به ملائک در عالم خودشان معرفت اجباری را تزریق کردند و اینها عارف شدند.
اجنه و انسانها هم به همین صورت عارف شدند.

🔸این معرفت سرمایه ای برای پیشرفت و موفقیت در پله های بعدی (معرفت) است .

هدف از این مقدمه ⬇️

به این بخش از زیارت جامعه ی کبیره دقت کنید:

✨فبَلَغَ اللهُ بِکُم اشرَفَ محلّ المُکرّمین و اَعلَی مَنَازِل المُقرّبین و ارفَعَ درجاتِ المرسَلین ؛ حَيْثُ لاَ يَلْحَقُهُ لاَحِقٌ وَ لاَ يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لاَ يَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لاَ يَطْمَعُ فِي إِدْرَاكِهِ طَامِعٌ

✨ترجمه: خدا شما را به بالاتر از مقام مُکرَّمین ومُقرَّبین و پیامبران رسانید آنچنان كه هیچ ملحق شده ای به آن نرسد ، و بالا رونده اي به آن راه نيابد ، و سبقت گيرنده اي از آن پيشي نجويد ، و طمع كننده اي در يافتن آن طمع نورزد .

✨ حتَّي لاَ يَبْقَي مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لاَ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لاَ صِدِّيقٌ وَ لاَ شَهِيدٌ

✨ترجمه: تا آنجا كه باقي نماند ملك مقرّبي ، و نه پيامبر مرسَلي ، و نه صدّيقي و نه شهيدي

✨ و لاَ عَالِمٌ وَ لاَ جَاهِلٌ وَ لاَ دَنِيٌّ وَ لاَ فَاضِلٌ وَ لاَ مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لاَ فَاجِرٌ طَالِحٌ

✨ترجمه : و نه دانايي و نه ناداني و نه پستي و نه والايي ، و نه مؤمن شايسته اي ، و نه فاجر بدكاري

✨و لاَ جَبَّارٌ عَنِيدٌ وَ لاَ شَيْطَانٌ مَرِيدٌ وَ لاَ خَلْقٌ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ شَهِيدٌ

✨ترجمه : و نه گردنكش لجوجي ، و نه شيطان نافرماني ، و نه خلق ديگري كه در اين ميان گواه باشد.

✨ إلاَّ عَرَّفَهُمْ :

۱-جَلاَلَهَ أَمْرِكُمْ وَ
۲- عِظَمَ خَطَرِكُمْ وَ
۳- كِبَرَ شَأْنِكُمْ وَ
۴-تَمَامَ نُورِكُمْ وَ
۵- صِدْقَ مَقَاعِدِكُمْ وَ
۶- ثَبَاتَ مَقَامِكُمْ
۷- وَ شَرَفَ مَحَلِّكُمْ وَ مَنْزِلَتِكُمْ عِنْدَهُ وَ
۸-كَرَامَتَكُمْ عَلَيْهِ وَ
۹- خَاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ وَ
۱۰- قُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ

✨مگر اینکه خدا به آنان “شناساند” :
جلالت امرشما و عظمت مقام و بزرگی شان و کامل بودن نور و درستی مسندها و ثابت بودن مقام و شرافت موقعيت و منزلت شما را نزد خويش و كرامتتان را بر او و خصوصيتي كه نزد او دارید و مقام و منزلت نزدیکی که به او دارید.

خیلی مهم ؛ دقت کنید ⬇️

❓خدا چه چیزی را به افرادی که نام برده شده “شناساند” ؟

❓آیا معرفت خدا را شناساند ؟

🔸هرچند مسلّماً خدا را هم “شناساند” ولی بصورت مستقیم چنین چیزی گفته نشده ، بلکه :

👈 ده چیز را نسبت به “امام” شناساند ( معرفت ده چیز را بآنها عنایت کرد)

نتیجه ⬇️
🔸این ده چیز با معرفت و شناخت خدا در تضاد نیست ! در واقع باید چنین نتیجه گیری کرد :

⬅️ امام را آنقدر بالا برد که همه بدانند :

✔️خدا را از طریق امام باید”شناخت “
✔️پیغمبر را از طریق امام باید “شناخت “
✔️ همه چیز را از طریق امام باید”شناخت “

آری
✅ خداوند همه چیز را از مسیر امام عرضه کرد.

اصل الاصول دین ” امامت” است.

🔸تا کنون گفتیم محوریت امام در زیارت جامعه کبیره موج می زند.

🔸محوریت امام در حدیث کساء موج می زند.
🔸محوریت امام در بسیاری از احادیث موج می زند (بعنوان نمونه حدیث جابر بن یزید جعفی را آوردیم)

🔹حالا اگر کسی بخواهد چیدمان فکری ما را تغییر دهد و توحید را پر رنگ تر از امامت نشان دهد (به این معنا که توحید و آنچه مربوط باعتقاد به خداست را ازغیر مسیر امام بیان کند) خواسته یا نا خواسته ما را از مسیر هدایت بسوی گمراهی و انحراف سوق داده است.

❓چرا امام (بهمین معنا) از توحید جلوتر است ؟

🔸خود خدا خواسته امام را پر رنگ تر کند ؛ ولایت امیرالمومنین به همین معنایی که اشاره شد از توحید و نبوت و همه چیز جلوتر است یعنی محور برای شناسایی همه چیز هست . ( توحیدی که از زبان امام بیان نشود توحید نیست)

🔸هیچ شیعه ای نیست که نداند ولایت امیرالمومنین ملاک تشخیص برای توحید است.

🔸اصلا تحت ولایت بودن یعنی همین که هرچیزی از امور دین تا وقتی مُهر تاییدی از ولایت نداشته باشد بی اعتبار است.

🔰شاهدی دیگر بر تفاوت امام با بقیه در زیارت جامعه کبیره :

🔸در ابتدای زیارت جامعه کبیره پس از پنج سلامی که به ائمه می دهیم (از السلام علیکم یا اهل بیت النبوه تا پایان السلام علی الائمه الدعاه …….و رحمه الله و برکاته) ؛ بعد از هرسلام چندین فضیلت برای ائمه برمی شماریم ؛ بعد از اتمام پنج سلام نوبت به بیان شهادات می رسد :

🔸( اشهد ان لااله الاالله …) این مثل اینستکه برای رسیدن به مرز اسلام باید ابتدا “امام” را با بیش از ۵۰ خصوصیتی که در پنج سلام قبلی گفته ایم بشناسیم تا قادر به تشخیص خدائی که امام معرفی می کند شویم ! ( دقت کنید)

🔰اقرار به شهادات “پس” از اعتراف به خصوصیاتِ امام علیه السلام :

🔸بعد از اتمام پنج سلام نوبت به شهادات می رسد (شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر و امامت ائمه)

🔰تفاوتِ امام ؛ تعیین آغاز و پایان عظمت و مقام امام است :

🔸وقتی نوبتِ شهادت به امامت ائمه می رسد بخاطر اینکه تصور نشود این خصوصیات از زمان شروع امامتشان در دنیا شروع شده است چنین می گوئیم :

✨أشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فِيمَا مَضَي وَ جَارٍ لَكُمْ فِيمَا بَقِيَ .

🔸ترجمه:
شهادت می دهم (اینها مقامی نیست که شما الان در دنیا پیدا کرده باشید) بلکه هرچه از فضائلتان گفتیم (در این زیارت) از قبل ازین دنیا برای شما بوده و تا دنیا باقی باشد برای شما خواهد بود.

🔸یعنی اینجور نیست که وقتی در دنیا نوبت امامت به مثلا امام رضا رسید ایشان این مزایا را پیدا کردند و تا زمان شهادتشان دوام داشت !

🔸آری باید دانست این فضائل مربوط به این دنیا و از زمان امامت هر یک از ائمه بعد از دیگری نیست بلکه از ابتدای عالم این فضائل برای آنها بوده و هرچه عالم باقی باشد نیز برای آنها خواهد بود ؛ یعنی فضائل اهل بیت منحصر به دوران امامتشان نیست.

🔸پس مثلا امام رضا علیه السلام الان هم این فضائل و توانمندیها را دارند.

🔸 عظمت مقامشان از دنیا شروع نشده و مقدار نفوذ و قدرت امامتشان هم منحصر به دوران زندگی ظاهریشان در دنیا نیست ، باین خاطر می بینیم که الآن هم امام در دنیا بوسیله انجام معجزات حضور و قدرتشان را نشان می دهند.

پس :

اصل الاصول دین ” امامت” است.