صفات اصحاب و یاوران امام زمان علیه السلام

✨قسمت اول✨

☘️ مقدمه

واژه ی منتظر و اصحاب (یاوران) از زیباترین کلمات و داشتن ویژگی های منتظرین و اصحاب (یاوران) از مقدس ترین آرزوهای شیعیان است.
اهمیتِ این موضوع وقتی بیشتر آشکار می شود که بدانیم خداوند نیز چند مرتبه در قرآن خود را “منتظر” نامیده و معصومین علیهم السلام نیز بسیار تشویق به کسب روحیه انتظار و رسیدن به مقام اصحاب (یاوران) حضرت کرده اند.
آنچه از علائم آخرالزمان در روایاتِ معتبر آمده و در دهه های اخیر بصورتِ حوادثی بوقوع پیوسته و مخصوصاً صف بندی های صریح و واضح گروه حق و باطل در مقابل یکدیگر که در برخی روایات بعنوان مقدمه ی ظهور مولایمان نام برده شده امید بوقوع پیوستن ظهور موفورالسرورِ حضرتش را بیشتر از گذشته در دل ها زنده کرده است.
در چنین موقعیتی آراسته شدن بزیورِ صفاتِ منتظرین و اصحاب (یاوران) که در روایات به آنها اشاره شده بیشتر از گذشته احساس نیاز می شود.

✨قسمت دوم ✨

☘️ بر همین اساس تصمیم گرفتیم برخی روایات که درباره صفات منتظرین و نیز اصحاب (یاوران) آن حضرت است را مختصر توضیحی دهیم تا کسانی که مایل به کسب این صفاتند برای حرکت به سمت آن ها نقشه ای از این گنج را در اختیار داشته باشند.
قابل ذکر است سعی شده مطالب کتاب از حد توضیح روایات فراتر باشد و جنبه ی کاربردی داشته باشد، معتقدیم کسانی که واقعاً مایلند صفات منتظران امام زمان علیه السلام را کسب کنند و یا بالاتر از آن، مشتاق کسب صفات اصحاب (یاوران) آن حضرت باشند با توجه دقیق به مطالب و عمل مداوم و پیگیری صحیح می توانند برخی یا همه صفاتی که ذکر می شود را کسب نمایند.
به این توضیح دقت فرمایید:
با برداشت از برخی روایات می توان منتظرین و اصحاب (یاوران) امام زمان علیه السلام را ۲ گروه دانست؛ ۱- منتظرین ۲- اصحاب (یاوران)، به تعبیر دیگر می شود با فضیلت ترین انسان های همه ی دوره ها را در قله ای یافت که بوسیله ی طی کردن ۲ گامِ بلند به آن رسیده اند. آری، شیعیان اگر می خواهند به بالاترین درجه ی همه ی انسان های دوران تاریخ بشر برسند یعنی جزو اصحاب (یاوران) امام زمان علیه السلام شوند باید ابتدا جاده ی انتظار را طی کنند.
مسیر انتظار نیز دارای ۲ ایستگاه است، یعنی انتظار ۲ بخش دارد، به تعبیر دیگر کسانی که بخواهند ابتدا جزو منتظرین شوند تا بعداً به مقام اصحاب (یاوران) برسند باید ۲ گام بردارند تا به کمال انتظار برسند.

✨قسمت سوم ✨

☘️ اینکه منتظرین به ۲ گروه تقسیم می شوند را از برخی روایات از جمله زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه می توان فهمید.
در بخشی از این زیارت به حضرت می گوئیم:
… اَنتَظِرُ ظُهورکَ…
… “من منتظر ظهور شمایم”…
در ادامه می گوئیم :
… وَ اَسألُ اللهَ اَن یجعلنی مِنَ المنتظرینَ لکَ…
… از خدا می خواهم که مرا از منتظرین شما قرار دهد…
با توجه به چنین احادیثی ما نیز موضوع انتظار را در ۲ فصل توضیح دادیم، در فصل اول برای شیعیانی که می خواهند به جاده و مسیر انتظار گام نهند تا بعداً جزو خواص از شیعیان شده و به مقام اصحاب(یاوران) برسند مطالبی را بصورت ۴ شرط گفتیم تا خود را این چنین بسنجند:
آیا می توانند اینگونه باشند؟
آیا با چنین ملاک هائی می توانند خود را تطبیق دهند؟
آیا برای قبول ۴ شرطی که ذکر شده آمادگی دارند؟
چنانچه شیعیانِ بتوانند ۴ شرطی را که در فصل اول گفته شده قبول کنند و تلاش کنند تا براساس آن اعمالشان را انجام دهند، جزو منتظرین دسته ی اول می شوند (منتظرینی که چشم به راه دولت حق اند: انتظر ظهورک و ظهور الحق علی یدیک) این گروه قابلیتی می یابند که صعود به قله ی انسان هائی که افضلِ همه ی دوران هایند (جزء خواص از شیعیانند) برای آن ها راحت می شود.

✨قسمت چهارم ✨

? در فصل دوم از روایت حضرت امام سجاد علیه السلام ۳ ویژگی از منتظرین را بازگو کردیم تا بدینوسیله دسته ی دوم منتظرین را معرفی کرده باشیم. (منتظرینی که گامهای بعدی که منجر به کسب صفات یاوران میشوند را هم برداشته اند و همه ی خصوصیات منتظرین را بدست آورده اند: و اسال الله أن یجعلنی من المنتظرین لک و التابعین و الناصرین لک علی اعدائک و المستشهدین بین یدیک فی جمله اولیائک) چنین منتظرانی پس از تکمیل شرایطی که در روایات آمده و همانجا توضیح داده ایم جزو خواص از شیعیان شده و قادرند پا در رکاب اصحاب (یاوران) مولایمان گذارند.
در فصل سوم ۸ صفت از صفات اصحاب (یاوران) امام زمان علیه السلام را که در دعای عهد آمده توضیح دادیم، هر چند در برخی ادعیه و زیارات مثل زیارت آل یاسین به برخی از این صفات اشاره شده ولی در دعای عهد همه صفات اصحاب (یاوران) و کاملترین آنها ذکر شده است.
در پایان و فصل چهارم انواعِ پای بندهایی که مانعِ یاوری مولایمان است یا موجب کندی شیعیان نسبت به تصمیم به یاوری ایشان میشود (و در فصل اول به آن پرداخته بودیم) ذکر کردیم .

✨قسمت پنجم ✨

چگونه توجیهم که مثلاً برای ارسال محموله ای باید از «پست» استفاده کنیم؟ برای رفتن به طرف منزلمان مسیر مشخصی را طی کنیم؟ جهت درآمد بیشتر باید بهترین راهکارها را پیدا کرده و بکار ببندیم؟
همان طور هم باید بدانیم ورود به جرگه منتظرین (که جلودارش خداوند متعال است) مسیر مشخص و شروط معینی دارد.
چنانچه شیعیان بخواهند جزو منتظرین امام زمان علیه السلام شوند باید مطالبی را که در این فصل، به صورت ۴ شرط بیان میشود بدانند و به آن معتقد شوند تا قادر به حرکت در مسیر نورانی انتظار گردند.
شیعیانی که به پله انتظار (که توضیح میدهیم) گام نمینهند جزو عوام از شیعیانند، اینها امام زمانی نیستند با این که معتقد به امام زمانند و ظهور حضرت برایشان خوشایند است.
بنظر ما این ۴ شرط پیش نیاز برای مطالب فصل بعدی و هر دو پیش نیاز فصل سوم (صفات اصحاب «یاوران») است.
شیعیان برای ورود به جرگه منتظرین باید به یک کلیاتی علم پیدا کنند، به تعبیر دیگر به ۴ شرط معتقد شوند …

✨قسمت ششم ✨

? شرایط منتظران در گام اول

شرط اول: در زمان غیبت باید جزو یاوران شد

این علم را داشته باشیم و قبول بکنیم که:
باید جزو اصحاب (یاوران) حضرت شویم، لازم نیست حتماً ظهور شود تا حضرت را یاری کنیم. نه، در زمان غیبت باید جزو اصحاب (یاوران) حضرت شد. (تصور عموم افراد این است که باید ظهور شود تا بتوانند جزو اصحاب حضرت باشند و اگر در زمان ما ظهور نشود، کسی جزو یاوران محسوب نمی شود).
پس شرط اول این است که بدانیم همین الان هم که حضرت غایب هستند، باید جزو یاوران حضرت شد. یعنی باید همان کاری کرد که زراره در زمان امام صادق علیه السلام می‌کرد یا سلمان فارسی یا ابوذر در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام می‌کردند، اگر فکر کنیم کسانی که بعد از ظهور جزو یاوران حضرت می‌شوند پررنگ‌تر و بهترند درست نیست. اتفاقاً چه بسا برعکس باشد چون در آن زمان کار انجام شده است. کار را یاوران حضرت باید به حد ظهور برسانند نه اینکه حضرت به حد ظهور برسانند و بعد بگویند: بیایید کمک کنید. (مثل اینکه بخواهید باری را به مقصد برسانید و بعد از رساندن آن به مقصد کسی بخواهد کمک کند که در این صورت دیگر نیازی به کمک او نیست). در زمان غیبت حضرت ولی‌عصر ارواحنافداه باید جزو یاوران حضرت شد و نباید منتظر باشیم تا ظهور شود. (یعنی نباید منتظر بمانیم که ظهور شود و بعد کاری بکنیم). البته در زمان ظهور هم یاوری حضرت نیاز هست ولی قبل از ظهور این نیاز نوعی دیگر است. چراکه الان امام زنده و حاضر هستند ولی حضورشان موجب ظهور نشده است، پس اینجا بیشتر به یاوری حضرت احساس نیاز می‌شود و اگر ما چنین احساسی کردیم بعد عمل می‌کنیم، وگرنه کاری نمی کنیم و سرجایمان می‌نشینیم و مشغول کارهای خودمان می شویم و می‌گوییم حضرت که آمدند ما می‌رویم خدمتشان و یاری‌شان می‌کنیم، ما که منتظر حضرت هستیم… منتظر را اگر به این معنا بگیریم همه شیعیان منتظر حضرتند، سنی‌ها و مسیحی‌ها و یهودی‌ها و همه اهل کتاب منتظرند و همه می‌گویند روزی خواهد آمد. پس معنی واقعی منتظر بودن این نیست.
خدای تعالی از ما می‌خواهد که قرآن را با تدبر بخوانیم. شما یک آیه بخوانید و در آن تدبر بکنید بهتر از این است که ختم قرآن بکنید و تدبر نکنید. بنی‌اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام گفتند: تو به همراه خدایت برو بجنگ ما اینجا نشسته ایم و نگاه می‌کنیم (ما پشتت هستیم دعا می‌کنیم). احساس نیاز نمی‌کردند که همراه موسی بروند و با فرعون بجنگند. ما هم نسبت به امام زمان علیه السلام چنین کاری انجام می‌دهیم یعنی وقتی قرار است در قرآن تدبر کنیم، حقیقت نماز را بفهمیم و معارف دین را به جِدّ در روحمان ایجاد کنیم، از سرمان وا می‌کنیم. این مثل کار بنی‌اسرائیل است. یعنی وقتی لازم است که دینمان را حفظ کنیم و معارف دینمان را عمیق یاد بگیریم، از سرمان وا می‌کنیم ولی می‌خواهیم ظهور بشود و حضرت بیایند و معارف را یادمان دهند تا جزو یاورانشان شویم. نه همین الان باید جزو یاران حضرت شویم الان باید فکر کنیم که قرآنم را چطوری بخوانم؟ چه کنم که نمازم را بفهمم، برخورد و رفتار و عمل و فکر و عقیده و روحم را چگونه بسازم و دیگر صفات یاوران چیست تا از همین الآن جزو یاوران حضرت شوم، پس در زمان غیبت باید جزو یاران حضرت شد.
بنابراین شرط اول این است که معتقد شویم در زمان غیبت باید جزو یاوران حضرت شد. و از حالا شروع به خودسازی، بهمان صورتی که حضرت می خواهند، کنیم.

✨قسمت هفتم ✨

شرط دوم: همراهی ظاهری شرط یاوری نیست!

شرط دوم این است که بدانیم برای اینکه جزو یاوران حضرت باشیم لازم نیست حتماً با حضرت باشیم، حضرت را دیده باشیم، با حضرت صحبت کرده باشیم. کلمه اصحاب درباره امام زمان علیه السلام بندرت و با شرط بکار رفته است. در کل روایات وقتی خواسته اند درباره اصحاب خالص و خوب چیزی بفرمائید فقط درباره امام حسین علیه السلام است که به طور مطلق گفته شده «و علی اصحاب الحسین»، درباره بقیه به طور اطلاق «اصحاب» گفته نشده، بلکه یک قیدی در کنارش گذاشته‌اند مثل اصحابه المنتجبین (نه همه اصحاب، فقط برگزیده‌ها). چرا؟ چون فضیلتی برای هم‌صحبتی و اصحاب نیست و اینکه کسی با کسی هم صحبت بشود فضیلتی ندارد. قرآن را ببینید: (در سوره کهف و یوسف). در سوره یوسف هست که «يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (ای دوتا هم صحبتِ من، ای اصحاب من). دو تا کافر بودند و پیش حضرت یوسف آمدند که خوابشان را تعبیر کند.

در سوره کهف هم هست که: «قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ». سنی‌ها مصاحبت پیامبر اکرم را با ابوبکر در غار برای او فضیلت می‌دانند و اصلاً اصحاب را معیار و ملاک تشخیص برای بسیاری از معارف دینی می‌دانند و متأسفانه بسیاری از معارف دینشان از اصحاب پیغمبر است در حالی که خیلی از صحابه در قرآن سرزنش و توبیخ شده اند، در احادیث شیعه و سنی هم همین‌طور است مثل حدیث حوض که خود اهل سنت روایت کرده‌اند و در آن اصحاب پیغمبر بجز عده قلیلی اهل جهنم معرفی شده‌اند…

✨قسمت هشتم ✨

… معاویه از اصحاب پیغمبر بود و به نظر اهل سنت چند تا فضیلت داشت مثل کاتب وحی بودن و دایی مؤمنین بودن. (بعد از جنگ بدر پیامبر با ام حبیبه دختر ابوسفیان و خواهر معاویه ازدواج کردند.) ولی این برایش فضیحت بود نه فضیلت. (این‌هایی که می‌گویند چون امیرالمؤمنین دخترش ام‌کلثوم را به عمر داد پس معلوم می‌شود با او مشکلی نداشته اند، نه از تاریخ خبر دارند و نه از قرآن. حضرت لوط به قومش که اهل کارهای بسیار بدی بودند گفت بیایید دختران مرا بگیرید آیا این به معنای خوب بودن آن‌ها بود؟ آیا به معنای خوب بودن حضرت لوط با آن‌ها بود؟) همین معاویه در مدت عمرش سنتی گذاشت که ۷۰ سال بعد از او ادامه داشت و باب علم پیامبر، امیرالمؤمنین علیه السلام را سب و لعن میکردند. بنظر ما همین صحابه پیامبر جایش در قعر جهنم است. پس اصحاب و هم صحبت بودن با امام زمان و پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین دلیل بر فضیلت نیست و ممکن است دلیل بر فضیحت باشد. اگر مصاحب بودن می‌خواست فضیلت باشد خدا مصاحب‌های پیامبر را در قرآن توبیخ نمی‌کرد. فقط صحابه امام حسین را استثناء کرده‌اند، چون رشد کرده بودند. نمی‌توانیم بگوییم ملاقات با امام زمان به‌طور کلی و بالذاته دلیل برکمال است. ممکن است باشد یا ممکن است نباشد. لذا دلیلی بر خوبی فرد نیست.
در هیچ جا نگفته اند شرط یاوری حضرت مصاحبت و همراهی ظاهری با امام زمان علیه السلام است.

✨قسمت نهم ✨

… فرق ملازمین و یاوران
آری شرط دوم این است که برای یاوری امام زمان علیه السلام ، لازم نیست انسان همراه حضرت باشد و ایشان را ببیند یا ملاقاتی داشته باشد و اگر کسی چنین طرز فکری داشته باشد که من چرا ملاقات یا تشرف یا خواب و مکاشفه با حضرت نداشته‌ام معنای یاوری را نفهمیده است و این طرز فکر باعث توقف او می‌شود و نشان دهنده این است که این شخص توجیه نیست. آن کسانی که همیشه همراه حضرت هستند اسمشان ملازم است، این افراد همیشه ملازمین رکاب حضرت هستند. این‌ها افراد معمولی نیستند و با یاوران حضرت فرق می‌کنند و چه بسا جزو کسانی که به‌طور معمولی بین مردم زندگی می‌کنند نباشند. ما باید محبت به حضرت داشته باشیم و به ایشان اظهار محبت کنیم ولی نباید توقع ملاقات با حضرت داشته باشیم. و نباید ملاقات داشتن یا نداشتن را ملاک برای موفق بودن یا نبودن در مسیر سیر الی الله بدانیم.
اینکه ما دوست داشته باشیم حضرت را ملاقات کنیم یا افتخار کنیم که توفیق ملاقات ایشان را پیدا کرده ایم نشانه محبت ماست و خیلی هم خوب است و باید هم باشد، ولی توقع داشتن و ملاک گرفتن به این که یاور امام زمان بودن به این است که خدمتشان رسیده باشیم درست نیست. تا کسی این روحیه اشتباه را از روحش ریشه کن نکند یک قدم بسوی یاوری امام زمان علیه السلام حرکت نخواهد کرد. درست کردنش هم به گفتن ذکر و ورد نیست بلکه باید مطلب را بفهمیم و توجیه شویم.

✨قسمت دهم ✨

شرط سوم: تصمیم به اجرای توقع حضرت در خود و اقدام عملی

برای اینکه بتوانیم از یاوران حضرت باشیم و جزو کسانی که در روایات فرموده‌اند این‌ها جزو انصار یا اعوان یا ذابّین عنه یا محامین عنه هستند، باشیم و جزو کسانی باشیم که در روایات فرموده‌اند مثل اینکه در خیمه حضرت هستند، با دقت به شرط سوم توجه کنیم:
شرط سوم: دنبال این باشیم که حضرت از ما چه نحوه عملی میخواهند، چطور فکر کنیم، چه عقیده ای داشته باشیم؟ یعنی توقع حضرت را از خودمان بدانیم. اول باید متوجه شویم که حضرت چه می‌خواهند؟
در روایتی آمده است کسی که می خواهد از اصحاب امام زمان علیه السلام باشد ابتدا باید جزو منتظرین شود و با ورع و اعمال نیکوی اخلاقی دوره انتظار را سپری کند(به آداب انتظار عمل کند) ، از راهکارهای عملی اش این است که انسان حبس نفس کند (اگر تزکیه نفس نمی کند) یعنی نفسش را به هر قیمتی که شده کنترل کند و مواظب باشد مثلاً در مقابل مردم واکنشی عمل نکند که هرکس هر طور با او رفتار کرد، او هم همان‌طور رفتار کند، این درست نیست. از صفات مؤمن این است که کارهای بد مردم را با خوبی جواب می‌دهد و «یدرؤن بالحسنه السیئه»؛ «مؤمن بدی مردم را با نیکی کردن دفع می کند» . کسی که از تو بریده تو با او وصل شو «صِل من قطعک، اَحسِن الی من اساء الیک» . اگر کسی به تو فحش داد و تو هم فحش دادی این واکنشی عمل کردن است. «واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما». رحم الله عبدا حبس نفسه علینا یعنی خدا رحمت کند بنده‌ای را که نفسش را به خاطر ما حبس کند ، به تعبیر من یعنی کسی که این قدرت را دارد که واکنشی عمل نکند. هر جوری که فکر می‌کند و دوست دارد عمل نکند بلکه رحم الله عبدا احیا امرنا بلکه امر ما را زنده می‌کند، یعنی در برخوردها مواظب نفسش هست و آن کاری را انجام می‌دهد که ما از او می‌خواهیم تا انجام دهد. پس روش من این است که حبس نفس می‌کنم و احیای امر امام را می‌کنم تا بتوانم دوره انتظار را بخوبی بگذارنم، این مانند کسی است که با شمشیرش در کنار امام عصر قیام کرده است. در روایت دیگر هست هر کس بمیرد در حالی که منتظر امام زمان علیه السلام باشد مانند کسی است که در خیمه امام زمان علیه السلام است .

✨قسمت یازدهم ✨

خلاصه: آیا در خودمان می‌بینیم که بتوانیم تشخیص دهیم امام زمان از ما چه می‌خواهند؟ (قدرت فهمیدن و تشخیص آنچه که حضرت از ما می‌خواهند را داریم؟)
آیا فقط دوست داریم امام زمان را در گوشه‌ای پیدا کنیم و دست و پایشان را ببوسیم تا خواسته‌هایمان برآورده شود و… یا اینکه نه، خودمان را آماده کرده‌ایم مانند آماده کردن حضرت ابراهیم برای کشتن بچه‌اش یعنی آماده ی فدا کردن و گذشتن از محبوب ترین چیزها هستیم؟ آیا ما می‌توانیم این قدرت را در خودمان ایجاد کنیم که تشخیص بدهیم امام زمان از ما چه می‌خواهند؟ البته آنچه که برای ما می‌خواهند جز دوری از گناه (حبس نفس و کنترل آن) و پاک شدن از گناه و رذایل (تزکیه نفس) و عمل به آنچه معتقدیم، نیست تنها در این صورت است که موفق به اقامه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام می شویم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند، سؤال شد امر شما چگونه احیا می‌شود؟ حضرت فرمودند: علوم ما را یاد بگیرد و به بقیه یاد بدهد، اگر این مردم خوبی‌های سخن ما را بشنوند از ما تبعیت می‌کنند. سنی‌ها آدرس عوضی گرفته‌اند. یک رِندی که خدا لعنتش کند همان اول یک آدرس عوضی به آن‌ها داده است و فکر می‌کنند حق با آن‌هاست و طلبکار هم هستند که چرا شما می‌گویید شفاعت؟، چرا مُهر می‌گذارید؟ چرا نماز را دست باز می‌خوانید؟ و… آیا باید به این‌ها فحش بدهیم و بگوییم نفهم و نادان؟ نه، این‌ها آدرس عوضی گرفته‌اند و باید با دلیل عقلی توجیه شان کنیم. کسی که می‌خواهد دوره انتظار را بخوبی بگذراند تا از یاوران امام زمان شود نباید سنی‌های جاهل که حقیقت را نمی دانند سرزنش کند بلکه لازم است خودمان را در مقابل وهابیت واکسینه کنیم، باید خودمان را بشناسیم که چقدر می‌توانیم با این‌ها بحث کنیم؟ برای دفاع از ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل وهابیت چقدر کار کرده‌ایم؟ باید این‌قدر کار کنیم که اگر در مقابلشان قرار گرفتیم، بتوانیم به او بفهمانیم که به او آدرس عوضی داده‌اند و خودش بگوید که خدا لعنت کند کسی را که به من آدرس عوضی داد، من باید می‌آمدم در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام در می‌زدم ولی رفته‌ام در خانۀ دیگری.

✨قسمت دوازدهم ✨

پس کسی که می‌خواهد احیای امر اهل‌بیت کند و یاور امام زمان علیه السلام باشد باید چنین باشد.
در بُعد اعتقادات باید آن‌قدر خودمان را قوی کنیم که از ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بتوانیم دفاع کنیم. (یعنی هم اعتقادات صحیح را یاد بگیریم و هم جواب شبهات مخالفین را داشته باشیم).
در باب اخلاقیات اقلاً حبس نفس کنیم و اقلاً بتوانیم خودمان را کنترل کنیم و حتی در مقابل بدی های دیگران واکنشی عمل نکنیم. (بزور هم که شده، مثل آن عالمی که سنگ روی زبانش گذاشته بود تا حرف لغو نگوید). این حداقل است (ما لا یُدرَک کله لا یُترک کله اگر همه‌اش را نمی‌توانی بدست بیاوری هرچقدر که می‌توانی بدست بیاور).
پس چنانچه شیعه بپذیرد که حضرت از او خواسته هایی دارند و با ورع و اعمال نیکوی اخلاقی تصمیم به تلاش برای برآوردن آن ها کند گام سوم را در مسیر انتظار برداشته است.
دقت کنید این که انسان بداند و یقین و قبول داشته باشد که حضرت خواسته هایی از او دارند کافی نیست، این را که همه می دانند ولی خیلی ها حاضر نیستند حتی در دل خواسته های حضرت را بپذیرند و تصمیم به تلاش برای برآوردن آن ها بگیرند، پس اگر:
بعد از این که یقین کرد حضرت خواسته هایی از او دارند تلاش کند تا وظیفه اش را در هر زمینه تشخیص دهد و تصمیم به تلاش برای برآوردن آن ها بگیرد و با ورع و انجام اعمال حسنه اخلاقی خود را در ردیف منتظرین نگه دارد این شرط در او تحقق یافته است.

✨قسمت سیزدهم ✨

شرط چهارم: آمادگی با ظرفیت رسالت جهانی

پس از این که متوجه شدیم رسالت حضرت اقامۀ ولایت امیرالمومنین علیه السلام در سطح کره زمین است شرط چهارم این است که خود را برای کاری با آن حجم آماده کنیم، به خود بقبولانیم که یاوری مان کاری به وسعت کره زمین باید باشد.
پس حضرت از یاوران شان می‌خواهند رسالتی را که دارند بفهمند و بر عهده بگیرند. انسان باید خیلی از چیزها را کنار بگذارد تا بتواند دنبال خواست حضرت باشد، رسالت حضرت چیزی جز اقامه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در سطح کره زمین نیست و آن چه از ما می خواهند این است که جزو اقامه کنندگان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام باشیم. این کار یک مقدمه دارد و یک شرط. خداوند حضرت ابراهیم علیه السلام را خیلی آزمایش‌ها کرد. از جریان در آتش انداختن و گذاشتن زن جوان با بچه‌اش در بیابان تا قضیه ذبح اسماعیل و ساختن خانه کعبه و… که ما حتی یکی از این‌ها را تصورش را هم نمی‌توانیم بکنیم. اگر ابراهیم این بارِ رسالتش را نمی‌توانست بدوش بکشد که ابراهیم نمی‌شد، امام نمی‌شد. آزمایش‌های حضرت ابراهیم آزمایش‌های کوچکی نبودند خیلی مهم بودند ولی چون برای ما تکرار شده برایمان عادی شده است. همیشه تکرار مسائل باعث می‌شود که برایمان عادی شود و به آن‌ها عادت کنیم. مثلاً شب و روز و طلوع و غروب خورشید چون تکرار می‌شوند برایمان عادی شده‌اند در حالی که این‌ها معجزات خیلی بزرگی هستند و عالم غیر از معجزه ندارد. سعی کنیم به چیزهایی که تکرارشان زیاد می‌شود عادت نکنیم. مثلاً جمعه یک عید بزرگ است ولی چون تکرار می‌شود عید بودن آن را فراموش می‌کنیم. یکی از بدترین عیب‌ها این است که انسان قرآن بخواند و به خواندن قرآن و جریاناتی که در قرآن است عادت کند نباید به آن عادت کنیم و باید در آیات قرآن تدبر و ژرف‌اندیشی کنیم.

 

✨برگرفته از کتاب ویژگی های یاوران ظهور✨