تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱)

۱ — آیا می دانستید چرا ائمه هرنوع تلاشی را از طرف دوست و دشمن برای رسیدن به حکومت نمی پذیرفتند؟

بخاطر اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم و هرجای دیگر ائمه را حاکمانی که :
— منصوب از طرف خداوندند ..
— حقشان حکومت بر مردم است ..
— مردم باید بطرفشان بروند ..
تعیین و معرفی کردند ، باین خاطر هریک از ائمه در موقعیتهائی که دوست و دشمن از آنها برای حکمرانی دعوت میکردند
چون نگاهشان غیر از آن بود که در غدیر اعلام شده بود
نمی پذیرفتند… دلیلش هم واضحست ، چون
نمی خواستند از مسیر تعیین شده ی پیامبر برای رسیدن بحکومت تخلف کنند .

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۲)

مقدمه ی اول
۲ – آیا در روایات هرجا واژه ی فرَج ذکر شده به معنای ظهور است؟

خیر، فرَج به معنای هرنوع گشایش است و ابتدا بوسیله ی پیامبر برای جلوگیری از یاسی که در مقابل سختی و مشکلات ممکن است دامنگیر مسلمانان شود بکار رفت تا امیدشان به خدا قطع نشود و بدانند در اسلام برای هیچ چیز بن بست نیست لذا فرمودند : افضلُ الاعمال انتظار الفرَج – مثل اینکه بفرمایند جای نا امیدی نیست منتظر گشایش در کارتان باشید .

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۳)

مقدمه ی دوم
۳ — چه موقع واژه ی فرَج بمعنای هرنوع گشایش در امور و چه موقع مخصوصا بمعنای ظهور است؟

واژه ی فرَج فقط وقتی به اهل بیت نسبت داده شود بمعنای گشایش در کار اهل بیت یعنی برگشت حق حکومت به آنهاست ( که ظهور حضرت بخاطر همانست) و گرنه بمعنای باز شدن گره و گشایش در امور مردم خواهد بود ، مثلا در روایت بنی اسرائیل چون امام ” فَرّجَ ” (گشایش) را به “نا” (ما اهل بیت) نسبت دادند منظور برگشت امام بجایگاهی است که در غدیر برایشان تعیین شد … (لو فعلتم لَفَرَّجَ الله عنّا) ولی مثلا در حدیث کساء که به قرائت کننده ی حدیث کساء نسبت داده شده (وَ لَا مَهموم الاّ و فَرَّجَ الله غَمّه….) منظور گشایش در کار آن شیعه ایست که آن حدیث را خوانده نه ظهور !!

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۴)

مقدمه ی سوم
۴ — آیا در روایات، بین فرَج اهل بیت با فرَج شیعیان تفاوتی قائل شده اند ؟

بله، اگر با دقت در روایاتی که درباره ی فرَج وارد شده بنگریم بخوبی تفاوتی بین فرَج اهل بیت با فرَج شیعیان خواهیم دید، بعنوان نمونه در بحارالانوار جلد ۵۲ ، از ﺻﻔﺤﻪ ی ۱۲۲ ﺗﺎ ۱۵۰ ﺑﺎب ۲۲ — ۷۷ رواﯾﺖ درباره ی فرَج نقل شده که این تفاوت در آنها بوضوح دیده میشود، در این روایات هم واژه ی فرَج آمده و هم خروج ، قیام ، ظهور و شبیه اینها.

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۵)

مقدمه ی چهارم
۵ – چرا ائمه فرَج کامل برای تمامی شیعیان را دنباله و از اثرات فرَج اهل بیت ، یعنی ظهور امام زمان علیه السلام دانسته اند در حالیکه فرَج و گشایش در امور فردی و اجتماعی آنها را بطور حتمی موکول به ظهور نکرده اند بلکه فهمانده اند با درخواست هریک از آنها برآورده میشود؟

بخاطر اینکه شیعیان بدانند تا وقتی ظهور را به نیت گشایش در “کارهایشان” بخواهند در “کارهایشان” گشایش خواهد شد ولی وقتی فرَج اهل بیت را در نظر و نیت داشته باشند ان شاءالله هم فرَج اهل بیت و در پی آن، فرَج کامل برای تمامی شیعیان خواهد شد ، در بسیاری از ادعیه نیز همین را بیان کرده اند، شبیه روایت زیر بسیار است که فرَج کلّی شیعیان را دنباله ی فرَج اهل بیت بیان کرده اند :
بحار جلد ۱۰۲ ، صفحه ی ۶۱ ، در بخشی از آداب زیارت امامین عسکریین آمده که بگوئیم : اللهم عجّل فرَج ولیّک و ابن ولیّک  وَاجعَل فرَجنا مع فرَجهم.

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۶)

فایده ی دانستن تفاوت فرَج برای اهل بیت و فرَج شیعیان چیست؟

وقتی بدانیم :

۱- فقط واژه های قیام ، خروج ، ظهور حتما بمعنای آغاز قرار گرفتن امام درجایگاه حکومت بر دنیا و فرَج و گشایش برای اهل بیت است .
۲- واژه ی فرَج حتما بمعنای ظهور نیست بلکه بین :
گشایش در امور شیعیان (شخصی یا اجتماعی یا سیاسی ؛ بدون اینکه ظهور شود)
و
ظهور (چنانچه با قرینه بفهمیم منظورشان فرَج برای اهل بیت است ) مشترک است و اگر قرینه ای نباشد و به شیعیان هم نسبت داده باشند (فرجکم ) نمیتوان بطور قطعی گفت منظور ظهور است بلکه بمعنای گشایش در کار فردی یا جمعی از شیعیان است بدون اینکه ظهور شود.
یقین میکنیم ائمه با تفاوتی که در کاربرد واژها اِعمال کرده اند خواسته اند بما بفهمانند : نیت و نظرمان در درخواست ظهور باید  فرَج و گشایش برای اهل بیت باشد و بس .

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۷)

چرا امام صادق در پاسخ ابوبصیر که پرسید مَتَی الفرَج ( کی فرَج میرسد؟) فرَج خواهی او را به دنیا طلبی تعبیر کرده و در واقع فرَج خواهی اش را در راستای فرَج اهل بیت ندانستند؟

چون انتظار ابوبصیر یا برای بحکومت رسیدن امام بود ولی نیتش بهره مند شدن خود و شیعیان از مزایای حکومت ایشان بود ( حق امام را در نظر نداشت) و یا منظورش از فرَج، گشایش در امور فردی و گروهی شیعیان بود بدون اینکه امام بحکومت برسند ( قرار گرفتن ائمه در جایگاهی که در غدیر برایشان تعیین شده در نیت و نظرش نبود) وهر دوی اینها یکیست و از نظر اهل بیت دنیا طلبی محسوب میشود نه درخواست فرَج برای اهل بیت.

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۸)

آیا بین موضوع غدیر و امر ظهور امام زمان ارتباطی وجود دارد؟

موضوع غدیر تعیین ائمه بعنوان حاکمان بر مردم تا قیامت بود و پیامبر از حاضرین در غدیر برای رساندن امیرالمومنین بحکومت بیعت گرفتند و از غائبین و سیاه و سفید و متولد شده و بدنیا نیامده ، در همه جای دنیا ، تا قیامت خواستند تا با قبول موضوع غدیر این بیعت را بر عهده گیرند ، ایشان از حاضرین خواستند از ته دل و تمام وجود و نیز زبانا و همچنین بصورت یدی بر وفای به این عهد و بیعت مجتمع شده و برای قرار گرفتن ائمه در جایگاه حکومت بر مردم تلاش کنند ، پس کسانیکه شیعه هستند لازمست بخاطر اینکه به عهد غدیر وفا کنند در تلاش برای حاکمیت امام زمان بر دنیا ( ظهور)  مجتمع شوند .

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۹)

آیا بیعت غدیر که الزام مخاطبین به تلاش برای قراردادن امام در جایگاه حکومت و جلوگیری از بی وفائی به او بود اکنون بر عهده ی ما هم در این زمان هست یا فقط مربوط به حاضرین در غدیر بود؟

به سه دلیل که در خطبه ی غدیر است مردم هر زمان از جمله ما موظفیم برای قرار گرفتن امام در جایگاهی که در غدیر برای ائمه تعیین شد تلاش کنیم تا حکومت در دست ایشان قرار گیرد :
۱ – با اینکه مخاطب پیامبر مسلمانان حجاز بودند ولی خطاب پیامبر “معاشرالناس” بود ، یعنی مخصوص مسلمانان ایراد نشد بلکه حدود ۶۰ مرتبه “معاشرالناس = همه ی انسانها از هر دین و مذهب” را مورد خطاب قرار دادند ( فراتر از مرز مکان و جغرافیا ایراد شد)
۲- پیامبر سخنانشان مبنی بر حاکمیت و امامت ائمه را بر حاضرین ، غائبین ، شاهدین و غیر شاهدین ، آنکه در حیات است یا تا قیامت بدنیا خواهد آمد حجت قرار دادند و ماموریت انجام و ادامه آنرا در هر دوره ، تا فراگیرشدنش در سطح همه ی انسانهای کره ی زمین ، برعهده ی پدران و همه ی کسانی گذاشتند که تا قیامت خود را زیر پرچم غدیر قرار می دهند ( فراتر از مرز زمان ایراد شد)

۳ – پیامبر برای ایجاد ضمانت جهت حتمی بودن آغاز بکار دولت کریمه ی امیرالمومنین و نیز حفظ و گسترش شبکه ی غدیر در سطح جهان و ادامه ی حکومت بقیه ی ائمه در نسل های بعد ، در پایان خطبه ضمن اخذ بیعت زبانی و عملی ، برای باشتراک گذاری آن باقصی نقاط ، تعهد گرفتند .( ایجاد تعهد برای الزام آیندگان به تلاش برای قرار دادن امام در حکومت )

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱۰)

آیا درست است شیعیان به بهانه ی اعتقاد به اذن الهی فکر کنند لازم نیست برای تحقق ظهور تلاشی بکنند و از خود رفع تکلیف نمایند؟

اعتقاد صحیح اینست که معتقد شویم برای اینکه خداوند به امام زمان اذن قیام دهد لازمست موضوع وفای بعهد امام که لزومش در روایاتی (در تفسیر برخی آیات قرآن از جمله آیه ۹۱ و ۹۲ سوره ی نحل ) ذکر شده اقلا در قلوب شیعیان فراگیر شود ، یعنی محرومیت امام از حقی که برای بدست گرفتن حکومت دارند قلوبشان را ناراحت کرده باشد و بازگشت امام به جایگاهی که در غدیر برای ائمه تعیین شد در راس خواسته های جامعه ی شیعه قرار گیرد ، اسم این فراگیری اجتماع قلوب در وفای بعهد امام است و هرگاه نگرانی شیعیان بهمان حدی که خدا میخواهد برسد خداوند اذن ظهور را صادر خواهد کرد ، ان شاءالله .

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱۱)

در مباحث راهکار برون رفت از غیبت مهمترین امتحان انسان در دنیا وفای بعهد امام معرفی شد ، در صورت امکان دلیلی از قرآن بر اثبات این مطلب بفرمائید .

اولا در جریان سفر یکماهه حجه الوداع  پیامبر (از حرکت بطرف مکه تا بازگشت به مدینه) حدود ۲۰۰ آیه پیرامون موضوع غدیر نازلشد (که درباره ی هیچ موضوعی در طول عمر پیامبر چنین حجمی از آیات در مدت یکماه نازل نشده بود) این آیات یا درباره ی آماده سازی مسلمانان برای پذیرش ولایت و خلافت ائمه است و یا هشدار برای جلوگیری از تخلف از فرمان خداوند بر نصب آنان و یا تقبیح رفتارهای واکنشی منافقین قبل و بعد از اعلام خلافت ائمه ( زمینه سازی برای ایجاد تعهد در مسلمانان نسبت به نصب امام در جایگاه حکومت بر مردم و پیشگیری از بی وفائی به عهد امام) بعنوان نمونه روایاتی که ذیل آیه ی ۹۲ سوره ی نحل در تفاسیر متعدد از جمله تفسیر البرهان جلد ۲ صفحه ی ۳۸۲ آمده خداوند امتحان بشر را وفای به عهد امام که در غدیر توسط پیامبر محکم شد قرار داده است.(هرجای قرآن واژه ی “نکث” آمده معصومین به بی وفایان بعهد غدیر تفسیر فرموده یا نسبت داده اند)

ثانیا مهمترین هدف پیامبر درخطبه ی غدیر اعلام خلافت ائمه و اخذ بیعت از مسلمانان به قبول جانشینی آنان و هشدار برای عدم تخلف از آن عهد و بیعت بود که باستناد بیش از ۱۰۰ آیه ایراد شد.

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱۲)

چگونه از خطبه ی غدیر و دیگر روایات لزوم وفای بعهد امام را برای ما در این زمان برداشت می کنید؟

مگر هدف پیامبر از ایراد خطبه ی غدیر اعلام حق حکومت برای ائمه و اخذ تعهد و بیعت از حاضرین و غائبین ، عرب و عجم ، متولد شده ها و بعدی ها که بدنیا خواهند آمد بر تلاش جهت بدست گرفتن حکومت توسط اولین تا آخرین امام نبود؟؟ آیا فرمان پیامبر تا کنون امتثال شده؟؟ ( لَم یُمتَثَل اَمرُ رسولِ الله…) آیا از همان زمان تا حالا تغییری در این فرمان ایجاد شده است ؟؟( میدانیم که نه عوض شده و نه مُلغَی گردیده) یعنی امت اسلام که بعد از پذیرش بیعت غدیر اعلم امت را کنار گذاشته و به او بی وفائی کردند ( وبخاطر ترک آنچه بر عهده شان بود هر روزه کار اسلام و مسلمین رو به بدبختی میرود) باید کار ناتمام غدیر را تمام کنند یعنی به امام رجوع نموده او را در جایگاه حکومت بر دنیا قرار دهند ، پس در هردوره ای تا عملی شدن فرمان پیامبر این وظیفه بر عهده ی مسلمانان از جمله ما است.👇

👆به روایت زیر که بعد از بی وفائی امت مکرر مورد استناد معصومین قرار گرفت دقت فرمائید :
امیرالمومنین قبل از جنگ صفین از جهالت عده ای که بجای ایشان از معاویه دفاع کرده و درمقابلشان صف کشیده بودند گلایه کرده و راه ترمیم خطای انجام شده را باینصورت بیان فرمودند:
«إِنَّ الْعَجَبَ كُلَّ الْعَجَبِ مِنْ جُهَّالِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ ضُلَّالِهَا وَ قَادَتِهَا وَ سَاقَتِهَا إِلَى النَّارِ لِأَنَّهُمْ قَدْ سَمِعُوا رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً مَا وَلَّتْ‏ أُمَّةٌ رَجُلًا قَطُّ أَمْرَهَا وَ فِيهِمْ أَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا لَمْ يَزَلْ أَمْرُهُمْ يَذْهَبُ سَفَالًا حَتَّى يَرْجِعُوا إِلَى مَا تَرَكُوا».

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱۳)

شما برای اثبات لزوم ظهورخواهی از مسیر غدیر بیشترین دلایل را از خطبه ی غدیر بیان می کنید ، آیا از این خطبه نحوه ی وفا به عهد امام را هم می توان متوجه شد؟ چون من دوست دارم جزو وفا کنندگان به عهد امام باشم و مایلم همانطور که در روایاتست در این جهت عمل کنم.

البته ابتدا از قرآن و بعد از روایات ازجمله خطبه ی غدیر بیان میکنیم . مطابق خطبه ی غدیر وفای بعهد امام به چهار صورت امکان پذیر است و اگر بصورت پلکانی در این جهت حرکت کنید وفای به عهد امام را بصورت ۱۰۰٪ میتوانید عملیاتی کنید:
۱ – ( اگر نمیتوانیم عملا تمام خواسته های امام را بر خواسته های خود ترجیح دهیم) در گام اول اقلا اولویت امام بر خود را در قلبمان قبول کنیم ، دلداده ی امام شدن اولین گام برای وفای به عهد امامست .👇

👆۲ – با ادامه ی این حالت ، اولویت امام بر خود را از قلب به تمام وجودمان می توانیم سرایت دهیم تا توجه به امام در وجودمان موج بزند ، اصلا بخود بگوئیم خودم را وقف امام کردم ، در این صورت توجه به امام نامحدود می شود یعنی برعکس کارمند اداره که فقط در ساعت اداری در اختیار رئیس است و بعد از آن کاری به اداره و رئیس ندارد می شویم ، اگر چنین شویم معلوم میشود اولویت امام به تمام وجودمان سرایت کرده است ، این گام دوم برای وفای به عهد امامست.
۳- فردی که توجه به امام به تمام وجودش سرایت کرده نمیتواند ساکت بنشیند ، یعنی هرجا و بهرصورت که می تواند از حقی که قرنهاست از امام غصب شده سخن می گوید تا توجه بقیه را هم به این مهم جلب نماید ، اینهم گام سوم از وفای به عهد امامست.
۴ – بالاترین پله ی وفای بعهد امام وقتی است که عملا وارد جامعه شده و هر نوع کمک یدی که در توان و تخصصش است نیز برای احقاق حق غصب شده ی امام انجام می دهد.

 

تلنگری جهت تجدید نظر در نحوه ی ظهورخواهی (۱۴)

متوجه شدم که وفای بعهد امام یعنی تلاش ما برای زدودن موانعی که مانع بدست گرفتن حکومت بر دنیا توسط امام میشود ، حالا اگر من بخواهم در این جهت تلاش کنم از کجا باید شروع کنم؟

هرگاه شیعیان بخاطر انجام فرمان پیامبر مبنی بر بدست گرفتن حکومت توسط امام مجتمع شوند به عهد امام وفا کرده اند ، منظور از اجتماع شیعیان اینست که محرومیت امام از حق حکومت بر دنیا که از قرنها پیش شروع شده برای عموم شیعیان درد آور و اقلا در راس دغدغه های قلبی شان شود ، شبیه نگرانی از یک موضوعی که معمولا هریک از ما در راس بقیه ی ناراحتی هایمان داریم .
با ایجاد چنین حالتی هریک از ما ، به هر صورتی که بتوانیم برای انجام فرمان پیامبر کار خواهیم کرد ، مثلا روز ۱۸ ذیحجه سال دهم ، پس از اتمام خطبه ی پیامبر حسّان بن ثابت کاری که از دستش بر می آمد سرودن شعری درباره ی حقی بود که برای امیرالمومنین توسط پیامبر اعلام شد ، همان کار را کرد ، ما نیز بهمین صورت ، داستان نویس داستان بنویسد ، سخنران با سخنرانی در این باره جو جامعه ی شیعه را به سمت و سوی توجه به حق امام بکشد و متوجه شدم که وفای بعهد امام یعنی تلاش ما برای زدودن موانعی که مانع بدست گرفتن حکومت بر دنیا توسط امام میشود ، حالا اگر من بخواهم در این جهت تلاش کنم از کجا باید شروع کنم؟

هرگاه شیعیان بخاطر انجام فرمان پیامبر مبنی بر بدست گرفتن حکومت توسط امام مجتمع شوند به عهد امام وفا کرده اند ، منظور از اجتماع شیعیان اینست که محرومیت امام از حق حکومت بر دنیا که از قرنها پیش شروع شده برای عموم شیعیان درد آور و اقلا در راس دغدغه های قلبی شان شود ، شبیه نگرانی از یک موضوعی که معمولا هریک از ما در راس بقیه ی ناراحتی هایمان داریم .
با ایجاد چنین حالتی هریک از ما ، به هر صورتی که بتوانیم برای انجام فرمان پیامبر کار خواهیم کرد ، مثلا روز ۱۸ ذیحجه سال دهم ، پس از اتمام خطبه ی پیامبر حسّان بن ثابت کاری که از دستش بر می آمد سرودن شعری درباره ی حقی بود که برای امیرالمومنین توسط پیامبر اعلام شد ، همان کار را کرد ، ما نیز بهمین صورت ، داستان نویس داستان بنویسد ، سخنران با سخنرانی در این باره جو جامعه ی شیعه را به سمت و سوی توجه به حق امام بکشد ولی متاسفانه فعلا میزان توجه دادن عموم شیعیان به حقی که امام زمان در حکومت دارند پائین است ، علامتش اینست که برخی از شیعیان وقتی میخواهند درباره ی حکومت مطلوبشان حرفی بزنند عقب گرد کرده و متقاضی حکومت ساقط شده ی قبلی می شوند!!! در حالیکه جادارد اقلا قلبا خواستار برگشت حق به امامی شوند که قرنهاست از حقش محرومست.